در سال ۲۰۱۱ میلادی، آندرس بریویک، راستگرای تندرو نروژی دست به حملهای تروریستی زد که به جان باختن دهها تن انجامید. بدون در نظر گرفتن آرای افراطی او این سوال به شدت مطرح میشود که این وسط حکومت چه نقشی ـ یا چه تقصیری ـ داشته است؟ آندرس بریویک در ابتدا یک خودرو بمبگذاری شده را منفجر کرد و سپس در محلی دیگری دست به تیراندازی و کشتار افرادی زد.
در حقیقت دستگاههای حکومتی مشغول پیگیری «اسلام افراطی» بودند. این چیزی است که میتواند بیپایه بودن ادعاهای جوامع سکولار نوین را فاش سازد. این سیستمها میتوانند در یک آن بر روی گروهی تمرکز کنند و به گروهی دیگر هیچ توجهی نشان ندهند.
تاکید بیمارگونه بر مسلمانان که بساری اوقات باعث میشود شخصی به سستترین اسباب تحت نظارت شدید دستگاههای امنیتی قرار گیرد و حتی در مواردی خود دستگاههای امنیتی برای انسانی بیگناه و بیخبر پاپوش امنیتی ـ تروریستی فراهم سازند و ضمن عبور از صلاحیتهایشان او را به جرمی امنیتی متهم کنند.
برای نمونه یک قاضی زن کانادایی به نام کاترین بروس در سال ۲۰۱۳ میلادی یک زوج مسلمان به نامهای جان نوتال و آماندا کرودی را از اتهامات وارده تبرئه کرد. در این پرونده پلیس کانادا از صلاحیتهای خود پا فراتر گذاشته و با استفاده از سادگی و بیخبری این زن و شوهر اتهام طراحی انفجار مجلس قانونگذاری را در سال ۲۰۱۳ علیه آنان مطرح کرده بود و برایشان پاپوش ساخته بود!
در حالی که دستگاههای امنیتی غربی مشغول تعقیب عدهای از مسلمانان ساده و بیخبر هستند تا چنین اتهاماتی را علیه آنان مطرح کنند در سویی دیگر تندروهای مسیحی که خیلی صریح ایدئولوژی افراطی خود را مطرح میکنند و بر روی اینترنت تهدید به جنایت کور میکنند و به سادگی تشکیل جلسه میدهند و در دنیای واقعی برای استفاده از اسلحه آموزش میبینند در حقیقت قاتلانی بالقوه هستند که هرگز به عنوان تهدیدی جدی به آنان نگاه نمیشود. این برای دستگاههای حکومتی هیچ اهمیتی ندارد.
با جنایت امروز در نیوزیلند باری دیگری این سوال تکرار میشود. با گذر از پاسخهای سطحی در تعامل با چنین جنایتی و ارتباط دادن آن به یک فرد یا یک گروه کوچک راستگرای تندرو، سوالمان را تکرار میکنیم: آیا حکومت در حالی که به شدت مشغول مسلمانان بوده جنایتکاران بالقوه را نادیده گرفته است؟
خداوند شهدای مساجد نیوزیلند را مورد رحمت خود قرار دهد.
یوسف سمرین ـ ترجمه: واحد ترجمهٔ بینش