گمان میکنم کثرت ظلم و شر در این جهان باید از قویترین انگیزههای ایمان به خداوند و آخرت باشد. تنها تصور اینکه پایان دنیا به معنای پایان همه چیز است مسالهای غیر قابل تحمل و تصور است.
برای همین تعجب میکنم از این که برخی تنها به این دلیل که دنیا را پر از شر و درد میدانند، ملحد میشوند. اینکه کسی به این سبب رو به بیخدایی بیاورد خودش پیروزی کامل شر و به رسمیت شناختن آن است. پیروزی نهایی بدی و تاریکی. در این حالت «شر» توانسته است وجود خود را بر این دنیا تحمیل کند و حتی امید به وجود خدایی که روزی عدالت را برقرار خواهد کرد از بین ببرد.
اگر ملحدی که به این سبب دست از ایمان کشیده کمی با خود تامل میکرد پی میبرد همین قبول نکردن شر و همین درد کشیدن از بدیها خود دلیل وجود عدالت و شوق به آن است. تشنگی دلیلِ وجود آب است.
اگر میاندیشید میدانست کسی که به خداوند و آخرت ایمان دارند به مجرد این ایمان، شر را نپذیرفته و در حال دفع درد است. این ایمان نخستین گام برای رویارریی با شر و ظلم و فساد و اسباب درد است.
حتی اگر «فرض کنیم» نشود ایمان را با دلایل علمی اثبات کرد باز هم میتواند سطح زندگی را بالا ببرد و اساسی را برای مبارزه با شر و ستم قرار دهد. ایمان ارزشی است که هر انسانی ـ حتی ملحد ـ به آن نیاز دارد، برای همین است که گفتهاند: حتی اگر خدایی نبود باید برای نیاز انسانی آن را میساختیم.
وجود پروردگار دادگستر، وجود آخرت که در آن عدالت برپا میشود و حقها از ستمگرها باز ستانده میشود تنها امیدی است که باعث میشود زندگی صرفا یک تکهٔ سیاه از جهنم ابدیِ شیطانی نباشد! تنها وسیله برای تولید مقاومت همیشگی علیه شر و بدی در این جهان.
محمد الهامی ـ ترجمه: احمد معینی