خلقت انسان شامل جسد و روح، عقل و وجدان، و طبایع و غرایز است. بنابراین انسان موجودی است مرکب که از جوانب گوناگون تاثیر پذیرفته و تاثیر میگذارد. الله تعالی این موجود را برای انجام وظیفهی استخلاف در زمین و عبادت او برگزیده تا همهی این جوانب گوناگون وجودی خود را تحت ارادهی او ـ سبحانه و تعالی ـ قرار دهد. از آنجایی که انسان برای فهم ذات و وجود و وظیفه و هدفش نیاز به هدایتی ربانی دارد از سوی الله متعال مورد خطاب و آموزش قرار گرفته است. خداوند متعال میفرماید:
{اقرَأ بِاسمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ (۱) خَلَقَ الإِنسَانَ مِن عَلَقٍ (۲) اقرَأ ورَبُّكَ الأَكرَمُ (۳) الَّذِي عَلَّمَ بِالقَلَمِ (۴) عَلَّمَ الإِنسَانَ مَا لَم يَعلَم} [علق: ۱ – ۵]
(بخوان به نام پروردگارت که آفرید (۱) آفرید انسان را از علق (۲) بخوان و پروردگار تو کریمترین است (۳) همان کسی که به وسیلهی قلم آموخت (۴) آنچه را که انسان نمیدانست [به او] آموخت)
از جمله مسائلی که خداوند به بنی آدم آموخته تصورات صحیح دربارهی جهان غیب است، از جمله دربارهی الله و ملائکه و کتابها و پیامبرانش و تقدیر و آخرت؛ و دربارهی جهان شهادت (عالم قابل رویت) و نشانهها و سنتها و اسبابِ وابسته به آن. شناخت جهان غیب خاستگاه محکم عقیدهی مسلمان است، به گونهای که ایمان را با همهی مظاهر و تجلیات آن در زندگی به او عطا میکند.
مهمترین عواملی که عقیدهی مسلمان را تهدید میکند دو عامل شُبُهات و شهوات است و هر دو عامل فوق دستاویزهای شیطان برای کنترل انسان هستند، پس اگر نتوانست از طریق شبهه به دین آنان نفوذ کند سعی میکند آنان را در دریایی از شبهات غرق نماید. شهوات کم خطرتر از شبهات نیست زیرا ممکن است دروازهی کفر و شرک و نفاق و گناهان کبیره باشد. این اشتباهی آشکار است که نسبت به شبهات هشدار دهیم و شهوات را نادیده بگیریم چرا که بسیاری از مردم از طریق شهوتها به سوی هلاکت خود گام برمیدارند.
قرآن کریم بیان داشته که بیشتر انحرافات امتها از شهوتها آغاز میشود:
{أُولَئِكَ الَّذِينَ أَنعَمَ اللَّهُ عَلَيهِم مِن النَّبِيِّينَ مِن ذُرِّيَّةِ آَدَمَ ومِمَّن حَمَلنَا مَعَ نُوحٍ ومِن ذُرِّيَّةِ إِبرَاهِيمَ وإِسرَائِيلَ ومِمَّن هَدَينَا واجتَبَينَا إِذَا تُتلَى عَلَيهِم آيَاتُ الرَّحمَنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا (۵۸) فَخَلَفَ مِن بَعدِهِم خَلفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ واتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوفَ يَلقَونَ غَيًّا} [مریم: ۵۸ ـ ۵۹]
(آنانی کسانی بودند از پیامبران که الله بر ایشان نعمت ارزانی داشت از فرزندان آدم و از کسانی که همراه نوح [بر کشتی] سوار کردیم و از فرزندان ابراهیم و اسرائیل و از کسانی که هدایت نمودیم و برگزیدیم [و] هرگاه آیات رحمان بر ایشان خوانده میشد سجدهکنان و گریان به خاک میافتادند (۵۸) آنگاه پس از آنان جانشیانی به جای ماندند که نماز را تباه ساخته و از شهوتها پیروی کردند و به زودی [سزای] گمراهی [خود] را خواهند دید).
قرآن همینطور بیان میدارد که بیشتر تکذیب کنندگان پیامبران به سبب محبت دنیا و متاع آن پیامبران را دروغگو انگاشتند. الله متعال دربارهی جهنمیان میفرماید:
{يَا مَعشَرَ الجِنِّ والإِنسِ أَلَم يَأتِكُم رُسُلٌ مِنكُم يَقُصُّونَ عَلَيكُم آَيَاتِي ويُنذِرُونَكُم لِقَاءَ يَومِكُم هَذَا قَالُوا شَهِدنَا عَلَى أَنفُسِنَا وغَرَّتهُم الحَيَاةُ الدُّنيَا وشَهِدُوا عَلَى أَنفُسِهِم أَنَّهُم كَانُوا كَافِرِينَ (۱۳۰) ذَلِكَ أَن لَم يَكُن رَبُّكَ مُهلِكَ القُرَى بِظُلمٍ وأَهلُهَا غَافِلُونَ} [الأنعام: ۱۳۰ ـ ۱۳۱]
(ای گروه جن و انس، آیا از میان شما فرستادگانی برای شما نیامدند که آیات مرا بر شما بخوانند و از دیدار این روز شما را هشدار دهند؟ گفتند ما به زیان خود گواهی دهیم [که آری] و زندگی دنیا فریبشان داد و بر ضد خود گواهی دادند که آنان کافر بودند (۱۳۰) این بدان سبب است که پروردگار تو هیچگاه شهرها را به ستم نابود نکرده در حالی که مردم آن غافل باشند).
و میفرماید:
{ونَادَى أَصحَابُ النَّارِ أَصحَابَ الجَنَّةِ أَن أَفِيضُوا عَلَينَا مِن الـمَاءِ أَو مِمَّا رَزَقَكُم اللَّهُ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الكَافِرِينَ (۵۰) الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُم لَهوًا وَلَعِبًا وغَرَّتهُم الحَيَاةُ الدُّنيَا فَاليَومَ نَنسَاهُم كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَومِهِم هَذَا وَمَا كَانُوا بِآَيَاتِنَا يَجحَدُونَ} [اعراف: ۵۰ ـ ۵۱]
(و جهنمیان بهشتیان را صدا میزنند که از آن آب یا از آنچه الله روزی شما کرده بر ما فرو ریزید. میگویند: الله آنها را بر کافران حرام کرده است (۵۰) همانان که دین خود را سرگرمی و بازی پنداشتند و زندگی دنیا مغرورشان کرد و پس همانگونه که آنان دیدار امروز خود را از یاد بردند و آیات ما را انکار میکردند ما [نیز] امروز آنان را از یاد میبریم).
شبهات به درک و تصور انسان آسیب میرساند آنگونه که حق را باطل و باطل را حق میبیند و شفایش علم نافع و معرفت صحیح و جستجوی صادقانهی حق است. اما شهوات از غرایز انسان که بخشی از وجود اوست برمیخیزد که ممکن است بر وی غالب شود و در نتیجه دیگر برای حق ارزشی در برابر شهواتش قائل نباشد و عبرت نیز در سایهی آن سودی نمیبخشد چرا که شهوت عقل را سرمست کرده و روح را به بند کشیده و همت را ضعیف میسازد.
محبت دنیا ناشی از غرق شدن در شهوتها و لذتهای دنیا و ترجیح آن بر آخرت و خوشیِ آن است، به طوری که تبدیل به غایت و هدف انسان میشود، و این شان کفار است که خداوند دربارهی آنان میفرماید:
{الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا أُوْلَئِكَ فِي ضَلاَلٍ بَعِيدٍ} [إبراهیم: ۳]
(همانان که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح میدهند و مانع راه الله میشوند و آن را کج میشمارند. آنانند که در گمراهی دور و درازی هستند).
آنان از خوشگذرانی و ناز و نعمتی که فرایشان گرفته بود ضربه خوردند و دلهایشان پر شد و دیدههایشان کور:
{فَأَرْسَلْنَا فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ (۳۲) وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاء الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ (۳۳) وَلَئِنْ أَطَعْتُم بَشَرًا مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ (۳۴) أَيَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذَا مِتُّمْ وَكُنتُمْ تُرَابًا وَعِظَامًا أَنَّكُم مُّخْرَجُونَ (۳۵) هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ (۳۶) إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ} [المؤمنون: ۳۲ ـ ۳۷]
(پس در میانشان پیامبری از خودشان فرستادیم که الله را بپرستید، جز او برای شما معبودی نیست. آیا سر پرهیزگاری ندارید؟ (۳۲) و خوشگذرانان قومش که کافر شده و دیدار آخرت را دروغ پنداشته بودند و در زندگی دنیا آنان را مرفه ساخته بودیم گفتند: این [مرد] جز بشری چون شما نیست، از آنچه شما میخورید میخورد و از آنچه مینوشید، مینوشد (۳۳) و اگر بشری مثل خودتان را اطاعت کنید در آن صورت قطعا زیانکار خواهید بود (۳۴) آیا به شما وعده میدهد که وقتی مردید و خاک و استخوان شدید [باز] شما [از گور] بیرون آورده میشوید؟ (۳۵) وه چه دور است آنچه که وعده داده میشوید (۳۶) جز این زندگانی دنیای ما چیزی نیست؛ میمیریم و زندگی میکنیم و دیگر برانگیخته نخواهیم شد).
برای همین، الله متعال گاه به صیغهی ترجیح آخرت بر دنیا و گاه به صیغهی مقابله در پاداش و سرانجام، مومنان را از محبت دنیا و غوطهور شدن در لذتها بر حذر داشته است:
{زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ (۱۴) قُلْ أَؤُنَبِّئُكُم بِخَيْرٍ مِّن ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ} [آل عمران: ۱۴ ـ ۱۵]
(دوستی شهوتها [ی گوناگون] از زنان و فرزندان و اموال فراوان از طلا و نقره و اسبهای نشاندار و دامها و کشتزار برای مردم آراسته شده [اما] اینها همه مایهی تمتع زندگی دنیاست و [حال آنکه] فرجام نیکو نزد الله است (۱۴) بگو آیا شما را به بهتر از اینها خبر دهم؟ برای کسانی که تقوا پیشه کردهاند نزد پروردگارشان باغهایی است که از زیر [درختان و کاخهای] آن نهرها روان است. در آن جاودانه بمانند و همسرانی پاک و [نیز] خشنودی الله [را دارند] و الله به بندگان خود بیناست).
و میفرماید:
{إَنَّ الَّذِينَ لاَ يَرْجُونَ لِقَاءنَا وَرَضُواْ بِالْحَياةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّواْ بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ (۷) أُوْلَئِكَ مَأْوَاهُمُ النُّارُ بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ} [یونس: ۷ ـ ۸]
(کسانی که امید به دیدار ما ندارند و به زندگی دنیا دل خوش کردهاند و بدان اطمینان یافتهاند و کسانی که از آیات ما غافلند (۷) آنان به [سزای] آنچه به دست میآورند جایگاهشان آتش است).
همچنین الله جل ثناؤه میفرماید:
{مَن كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لاَ يُبْخَسُونَ (۱۵) أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الآخِرَةِ إِلاَّ النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِيهَا وَبَاطِلٌ مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ} [هود: ۱۵ ـ ۱۶]
(کسانی که زندگی دنیا و زیور آن را بخواهند [جزای] کارهایشان را در آنجا به طور کامل به آنان میدهیم و به آنان در آنجا کم داده نخواهد شد (۱۵) اینان کسانی هستند که در آخرت جز آتش برایشان نخواهد بود و آنچه در آنجا کردهاند به هدر رفته و آنچه انجام میدادهاند باطل گردیده است).
بسیاری از کسانی که از دین خود برگشته و راه راست را ترک گفتهاند، انحرافشان به سبب وقوع در شهوات است تا آنکه گرفتار حرام شده و سپس کم کم به سوی روا دانستن حرام رفته و آن را حلال شمردهاند. الله متعال میفرماید:
{مَن كَفَرَ بِاللّهِ مِن بَعْدِ إيمَانِهِ إِلاَّ مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالإِيمَانِ وَلَكِن مَّن شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (۱۰۶) ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّواْ الْحَيَاةَ الْدُّنْيَا عَلَى الآخِرَةِ وَأَنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ (۱۰۷) أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ} [النحل: ۱۰۶ ـ ۱۰۷]
(هر که پس از ایمان آوردن خود به الله کفر ورزد [عذابی سخت خواهد داشت] مگر آن کس که مجبور شده و قلبش به ایمان اطمینان دارد، اما هر که سینهاش به کفر گشاده گردد خشم الله بر آنان است و برایشان عذابی بزرگ خواهد بود (۱۰۶) زیرا آنان زندگی دنیا را بر آخرت برتری دادند و [هم] اینکه الله گروه کافران را هدایت نمیکند (۱۰۷) آنانی کسانیاند که الله بر دلها و گوش و دیدگانشان مهر نهاده و آنان خود غافلانند).
پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ نیز حلال شمردن آنچه خداوند حرام نموده را از جمله نمونههای انحراف امت و گمراهی آنان در آخر الزمان برشمرده و فرموده است: «بیشک در امت من اقوامی خواهند بود که زنا و ابریشم (برای مردان) و خمر و آلات موسیقی را حلال خواهند شمرد، و بیشک گروههایی در کنار کوهی منزل خواهند گرفت، و [چوپان] با گله از نزدشان خواهد گذشت و نیازمند برای حاجتش به نزد آنان میرود، پس میگویند: فردا به نزد ما بازگرد، آنگاه خداوند شبانه بر آنان عذاب خواهد فرستاد و کوه را [بر آنان] خواهد گذاشت و دیگران را تا قیامت به شکل بوزینهگان و خوکان مسخ خواهد کرد». [۱] که این حلال شمردن حرام نه از روی شبهه و تاویل بلکه از روی شهوت و لذتجویی است.
نبرد علیه شُبُهات در زمانهی طغیان شهوات مخل دعوت است، همانگونه که مبارزه با شهوات در دوران طغیان شهوات اخلال در امر دعوت است. زیرا هر دوی اینها از مداخل شیطان بر بنی آدم است و هر جا شبهات یا شهوات وجود دارد واجب است که با علم و عدل به مبارزهی علیه آن برخاست. هرگاه محبت الله متعال و نعیمی که نزد اوست در دل بنده جای گیرد همهی وسوسههای دنیا کوچک شده و شخص آنچه را نزد الله است ترجیح خواهد داد:
{قَالُوا لَن نُّؤْثِرَكَ عَلَى مَا جَاءنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالَّذِي فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِي هَذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا (۷۲) إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِيَغْفِرَ لَنَا خَطَايَانَا وَمَا أَكْرَهْتَنَا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ وَاللَّهُ خَيْرٌ وَأَبْقَى} [طه: ۷۲ ـ ۷۳]
(گفتند: سوگند به آنکه ما را آفریده است، ما هرگز تو را بر این دلایلی روشنی که برای ما آمده ترجیح نمیدهیم، پس هر حکمی که میخواهی بکن که تنها در این زندگی دنیاست که [تو] حکم میرانی (۷۲) ما به پروردگارمان ایمان آوردیم تا گناهان ما و آن سحری که ما را بدان واداشتی بر ما ببخشاید و الله بهتر و پایدارتر است).
برای همین عادت و منش صالحان اقتصاد در امر دنیا و لذتها و روی آوردن به باقیات صالحات و نگاه نکردن به خوشگذرانیهای گناهکاران اهل دنیا است:
{وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى (۱۳۱) وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى} [طه: ۱۳۱ – ۱۳۲]
(و به سوی آنچه اصنافی از آنان را از آن برخوردار کردهایم [و تنها] زینت زندگی دنیاست تا ایشان را در آن بیازماییم چشمان خود را مدوز و [بدان که] روزی پروردگار تو بهتر و پایدارتر است (۱۳۱) و خانوادهی خود را به نماز فرمان ده و خود بر آن شکیبا باش. ما از تو جویای روزی نیستیم، ما به تو روزی میدهیم و فرجام [نیک] برای پرهیزگاری است).
نسل اول همراه با پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ بر اساس عقیدهی خالص و ایمان عمیق و زهد در لذتها و سرگرمیهای دنیا تربیت شدند آنطور که دلهایشان پاک و عقلشان روشن و روحشان والا گشت و به همین سبب تبدیل به بهترین امتی شدند که بر مردم پدیدار گشتند.
دور نگه داشتن عقیده از این منهج ربانی و گفتمان قرآنی در هدایت امت و تبدیل آن به جدلی کلامی به دور از روش قرآن کریم باعث ایجاد اختلال در تربیت نسلها و دوگانگی شخصیتی آنان شد. به ویژه امروزه که امت مورد هجوم طوفان خوشگذرانی و لذتخواهی و شهوتها شده و رقابت در این زمینه به یکی از مظاهر زندگی تبدیل گشته است. در حدیث آمده است: «در نزدیکی قیامت فتنههایی خواهد بود همانند تکههای شبِ تاریک، که شخص در آن صبح مومن است و شب کافر میشود و شب مومن است و صبح کافر میشود و گروههایی دین خود را به کالایی از دنیا میفروشند». [۲]
راه نجات از این فتنهها، اعمال نیک است: «تا پیش از فتنههایی همانند تکههای تاریک شب برای انجام اعمال [نیک] شتاب ورزید. [فتنههایی] که در آن انسان در حال ایمان صبح میکند و شب کافر میشود یا در حال ایمان صبح را به شب میرساند و صبحش کافر میشود. دینش را به کالایی از دنیا میفروشد». [۳]
از جمله مقاصد ایمان به آخرت تخفیف فشار شهوتها و دنیا دوستی است تا انسان توانایی کنترل و هدایت این دو را به دست آورد و در لغزشگاه هوسها و حب دنیا گرفتار نگردد:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُم وَاخشَوا يَومًا لَا يَجزِي وَالِدٌ عَن وَلَدِهِ وَلَا مَولُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِ شَيئًا إِنَّ وَعدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الحَيَاةُ الدُّنيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الغَرُورُ} [لقمان: ۳۳]
(ای مردم از پروردگارتان پروا دارید و بترسید از روزی که هیچ پدری به کار فرزندش نمیآید و هیچ فرزندی [نیز] به کار پدر نیاید. آری وعدهی الله حق است، زنهار تا این زندگی دنیا شما را نفریبد و زنهار تا شیطان شما را دچار غرور نسازد).
اگر روی آوردن به دنیا و شهوتها و لذتهای آن عامل هلاک انسان و ترجیح باطل بر حق و رویگردانی از آن است، همینطور انجام اعمال نیک به هدف رسیدن به دنیا باعث باطل شدن اجر و پاداش آن میشود. حق سبحانه و تعالی میفرماید:
{مَن كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لاَ يُبْخَسُونَ (۱۵) أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الآخِرَةِ إِلاَّ النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِيهَا وَبَاطِلٌ مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ} [هود: ۱۵ – ۱۶]
(هر که خواهان زندگی دنیا و زیور آن است [جزای] کارهایشان را در آنجا به طول کامل به آنان میدهیم و به آنان در آنجا کم داده نخواهد شد (۱۵) اینان کسانی هستند که در آخرت جز آتش برایشان نخواهد بود و آنچه در آنجا کردهاند به هدر رفته و آنچه انجام میدادهاند باطل گردیده است).
با همین رویکرد ایمانی بود که نسل اول در برابر ریا و خودنمایی و هواهای نفسانی و طمعها ایستادگی کردند و بر دین و عقیده و ایمان خود ثابت قدم ماندند و دچار تغییر و تبدیل نشدند. اما پس از آنان کسانی آمدند که به عقیده توجه نشان دادند اما از ایمان غفلت ورزیدند و گمان کردند صرفا صحیح بودن اعتقاد باعث در امان ماندن از گمراهی است. آنان به شناخت راضی شدند و به اثر آن توجه نشان ندادند حال آنکه هدف سلف ـ رضوان الله علیهم ـ از علم، عمل به آن و اثری بود که به جای میگذارد:
{فَأَمَّا مَن طَغَى (۳۷) وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا (۳۸) فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوَى (۳۹) وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى (۴۰) فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى} [النازعات: ۳۷ – ۴۱]
(اما هر که سرکشی کرد (۳۷) و زندگی پست دنیا را برگزید (۳۸) پس جایگاه او همان آتش است (۳۹) و اما کسی که از ایستادن در برابر پروردگارش هراسید و نفس خود را از هوس بازداشت (۴۰) پس جایگاه او همان بهشت است).
تفاوتِ بسیار است میان شناخت اسلام و تصورات و احکام آن، و اینکه در قلب و روح جای گیرد و ثمرهی خود را در نیت و اراده و گفتار و کردار نشان دهد، و راست فرمود الله متعال که:
{قَالَتِ الْأَعْرَابُ آَمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ} [الحجرات: ۱۴]
(بادیهنشینان گفتند ایمان آوردیم؛ بگو ایمان نیاوردهاید لیکن بگویید اسلام آوردیم و هنوز ایمان در دلهای شما داخل نشده است و اگر الله و پیامبر او را فرمان برید از [ارزش] کردههایتان چیزی کم نمیکند. الله آمرزندهی مهربان است).
ترجمه: احمد معینی
منبع: مرکز التاصیل للبحوث والدراسات
پانویسها:
[۱] بخاری به روایت از ابومالک اشعری (۵۵۹۰).
[۲] نگا: السلسلة الصحیحة آلبانی، شمارهی ۸۱۰. وی میگوید: این حدیث حسن است.
[۳] صحیح مسلم به روایت ابوهریره (۱۱۸).