اخیرا کلیپی در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود که در آن عدهای از افراد در یک پارک اقدام به یک آزمایش عملی کردهاند به این شکل که شخص اول حرکتی شبیه به سوار شدن به موتورسیکلت را برای شخص دوم انجام میدهد و سپس شخص دوم همین حرکت را طبق دریافت خودش برای نفر سه که حرکت نفر اول را ندیده انجام میدهد و به همین صورت نفر سوم برای نفر چهارم الی آخر… و در پایان حرکتی که شخص اول نمایش داده بود به شکل جزئی یا کاملا مغایر توسط شخص آخر انجام میشود.
این مساله از نظر عقلی واضح است که اگر گروهی را به شکل شانسی و بدون ضابطه در یک مکان تفریحی انتخاب کنیم و بدون هیچ چارچوب و قانونی برای نقل دقیق حرکت و آنچه نقل میشود چنین آزمایشی را ترتیب دهیم به همین نتیجه و بلکه بدتر خواهیم رسید.
در این مورد جای اشکال و ایرادی نیست جز آنکه عدهای به شکلی سادهانگارانه نتیجهٔ این آزمایش را بر روی نقل اخبار و احادیث انداخته و به این نتیجه رسیدهاند که سنت نبوی تا امروز محفوظ نمانده و این آزمایش بهترین دلیل برای رخ دادن تحریف و اشتباه در نقل است!
اما چنین مقایسهای صحیح نیست و در غیر محلش صورت گرفته است، چرا که:
اولا: این تشبیهی است مع الفارق
درست است که حدیث از طریق نقل به ما رسیده است، اما آیا تجربهٔ نقل حدیث همانی است که در این آزمایش دیده میشود؟
بهتر است تفاوت را در چند محور شرح دهیم:
۱. نوع ناقلان یعنی کسانی که حدیث را روایت میکنند:
شخص راوی حدیث حتما باید از دو شرط اساسی برخوردار باشد یعنی: عدالت و ضبط. عدالت مستلزم سطحی از دینداری است که پاکدستی و امانتداری او را تایید کند تا دروغ و تحریف عمدی از سوی او رخ ندهد و «ضبط» مستلزم قدرت حفظ و دقت نقل است، چه این حفظ از طریق از بر کردن نص رخ دهد یا از طریق ثبت نوشتاری. رجال «ثقه» در کتب حدیث از این دسته هستند (هم از نظر عدالت و هم از نظر حفظ مورد تایید هشتند).
اما اشخاصی که در آن آزمایش عملی شرکت داشتند شناخته شده نیستند و هیچ معیاری برای انتخابشان تعریف نشده. آنها تعدادی از مردم عادی بودند، حال آنکه اخبار شرعی توسط عموم مردم نقل نمیشود بلکه تنها از کسانی پذیرفته میشود که اهلیت نقل خبر را دارند و عدالت و ضبط آنان احراز شده است.
۲. از نظر نوع محتوا:
ـ خطورت و اهمیت و جلالت محتوای احادیث نبوی ایجاب میکند که در نقل آن سهلانگاری و بیمبالاتی صورت نگیرد بلکه قواعد و اصولی سختگیرانه برایش قرار داده شود. انسانی که «عادل» است دینش او را از نقل آنکه مورد شک است یا به آن اطمینان ندارد باز میدارد.
ـ نوع محتوای حدیث نبوی قابل مقایسه و آزمایش و نقد است؛ علم حدیث اصول معروف خود را دارد که بنابر آن دانسته میشود یک سخن از مشکات نبوت خارج شده یا از منابع دیگر و کلمات و جملات حدیث قابل راستیآزمایی و تقییم است. کسی که کلمهٔ «خرزة» را نقل کرده مانند کسی نیست که کلمهٔ «جزرة» را نقل میکند هرچند هر دو کلمه در لفظ و نوشتار مشابه هستند و محدثان نسبت به این تشابهها به شدت حساسند. اما موردی که در این آزمایش دیدیم حرکاتی بیقاعده بود نه «نص» و غیر قابل قیاس و اندازهگیری و چنانکه مشخص است به شدت وابسته به فهم شخص مقابل و آغازش از پایانش غیر قابل تشخیص! آیا مشخص است که کدام حرکت را باید حفظ کرد و کدام حرکت شخص مقابل مورد نظر او نیست؟
۳. تعداد زیاد ناقلان:
احادیث نبوی اگرچه در دورانی زودهنگام تدوین شدند اما مصنفات حدیثی در نسل سوم آشکار و مشهور شدند و سپس مدار احادیث بر آنچه در کتابها بود قرار گرفت و برخی از احادیث نقل شده در این کتب سندهایشان سه نفره یا پنج نفرهاند. اما در آزمایش مورد نظر سی و سه شخص حضور دارند و اشتباه از نفر نهم رخ داد! (در برخی احادیث بخاری تعداد رجال سند تنها سه نفرند!)
۴. مکانیسم نقل:
محدثان میدانند فلان راوی از فلان راوی چه چیزی روایت کرده و اینکه این روایت به روش عرضه بوده یا مقابله یا شنیدن یا نوشتن یا اجازه یا مناوله و مانند آن و شروط خاص خود را برای اطمینان از درستی نقل دارند.
حال آنکه در کلیپ مورد نظر مکانیسم نقل به شدت بیضابطه بود با وقت بسیار محدود و ادای سریع و به مجرد آنکه نفر اول حرکت را انجام میداد نفر دوم فورا به او پشت کرده و حرکت را برای نفر سوم نمایش میداد بدون آنکه نفر اول مطمئن شود نفر دوم حرکت را به خوبی فهمیده است یا خیر و بدون آنکه از صحت فهمش مطمئن شود یا از او بپرسد!
۵. آزمایش محتوای نقل شده و تقییم آن در پایان کار:
محدثان پس از این همه هر نصی را اگرچه از طریق روایان ثقه و با سند متصل روایت شود نمیپذیرند بلکه آن را به بوتهٔ آزمایش میسپارند و نص مورد نظر را با دیگر نصوص مقایسه میکنند و مقارنهای میان آنها انجام میدهند و همهٔ طرق یک حدیث را یکجا کرده تا از سلامت و افزوده شده یا کم شدن آن اطمینان یابند که سخنان محدثین در این زمینه معروف است و در کتبشان ثبت شده است.
ثانیا: ایرادهای آزمایش فوق الذکر
۱. میزان امانتداری کسانی که این آزمایش را انجام دادهاند مشخص نیست چنانکه در کلیپ به نظر میرسد فرد نهم به عمد حرکت را تغییر میدهد، برای همین میشود گفت این آزمایش بهترین مثال برای رد حدیث ضعیف به سبب علت و اشکال موجود در سند است؛ یعنی مواردی مانند دروغ گفتن راوی یا غفلت او یا دیگر ایرادات. محدثان اشتباهاتی را که راویان مرتکب میشوند میشناسند، همانند چیزی که در این آزمایش میبینیم که این از طریق قواعد محدثان در آزمایش و مقایسهٔ میان روایتهاست.
۲. چه میشود اگر همین آزمایش را با رعایت این قوانین (قوانین علم حدیث) تکرار کنیم؟
برای مثال عدهای از حافظان حدیث را با شناخت و اطمینان از امانتداری آنان در نقل به طوری که چیزی در روایت کم و زیاد نکنند برگزینیم و سپس شروطی در نقل قرار دهیم و مورد منقول ما کلام باشد (مانند احادیث) و تعداد کلماتش را بشماریم، سپس هر یک از راویان به آرامی روایت خود را به دیگری بگوید و تا از حفظ روایت توسط راوی دوم و صحت ادایش مطمئن نشده راوی دوم روایتش را به راوی سوم نقل نکند و به همین شکل تا نفر آخر ادامه دهیم.
در این صورت ـ که دقیقا شبیه کار راویان احادیث است ـ آیا نقل ما سالم و درست نخواهد بود؟
ترجمه: احمد معینی