«ضربههایی به آنان وارد خواهیم کرد که تصورش را هم نمیکنند، این تنها آغاز کار است»؛ این تهدیدهای نتنیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی برای مقابله با گروههای مقاومت اسلامی فلسطین، و در رأس آنها جنبش حماس بود. نتنیاهو در حالی این تهدیدها را میکرد که از شهادت تعدادی از سران گروههای مقاومت اسلامی توسط جنگندههای ارتش رژيم صهیونیستی سرخوش و شادمان بود، با اینکه عملیات تجاوزکارانهای که رژیم اشغالگر صهیونیستی آن را «نگبهان دژها» نامیده غیرنظامیان، منازل مسکونی، و ساختمانهای خدماتی باریکهٔ غزه را بهطور مستقیم هدف قرار میدهد. سران رژیم از همان لحظهٔ نخست سعی میکردند وانمود کنند حملاتشان در واقع دفاع از خود است، و در آن سو، مقاومت اسلامی فلسطین دیدگاه دیگری با این موضع ـ ومخالف با باورهای نظامی اسرائیلیها ـ داشت. برای نخستین بار در تاریخ جنگهای عربی اسرائیلی پس از سال ۱۹۴۸ میلادی توانست جنگ را وارد عمق سرزمینهای اشغالی کند و گروههای مقاومت توانستند با موشکهای پی در پی شهرهای اشغال شده حتی تل آویو را هدف قرار دهند، این حمله که هدف از آن دفاع از ساکنان قدس و نمازگزاران مسجد الاقصی بود «شمشیر قدس» نامگذاری شد تا جامعهٔ یهودی ساکن سرزمینهای اشغالی را با آژیرهای خطری که هر ساعت روشن میشدند غافلگیر کند.
شرارهٔ خشم
سالهاست که سازمانهای اسرائیلی حامی شهرک نشینان تلاش میکنند فلسطینیان ساکن قدس شرقی را از خانههایشان بیرون رانده و صدها خانوادهٔ یهودی که ادعای مالکیت این خانهها را دارند در این خانهها اسکان دهند. این تصمیم همواره مایهٔ ایجاد درگیری و تنش در قدس و بهویژه در منطقهٔ شیخ جراح بوده است. در ماه آوریل گذشته و با ادامهٔ بحث تخلیهٔ اجباری ساکنان منطقهٔ شیخ جراح در دادگاههای اسرائیل، پلیس رژیم اشغالگر صهیونیستی حضور خود را در گوشه و کنار شهر قدس پررنگتر کرده و با فلسطینیانی که از خانه و کاشانهٔ خود دفاع میکردند درگیر شد، این تنشها به اندازهای افزایش یافت که رژیم صهیونیستی مانع حضور فلسطینیان در مسجد الاقصی برای ادای نماز در شبهای رمضان شد، در حالیکه به یهودیان راستگرای افراطی اجازه داد در بخش قدیمی شهر قدس راهپیمایی کرده و محوطههای مسجد الاقصی را آلوده کنند. البته از زمان اشغال قدس شرقی پس از جنگ سال ۱۹۶۷ میلادی و ضمیمه کردن آن به دولت خیالی خودشان این مراسم سالانه ادامه دارد. این راهپیماییها شرارهٔ خشم فلسطنیان و درگیریهای میان مردم فلسطین و نیروهای رژیم اشغالگر صهیونیستی بود.
در مسجد الاقصی اما فلسیطینیان با سنگ به سربازان اسرائیلی حمله کردند که آنها نیز با گلوله و بمب صوتی پاسخ فلسطینیها را دادند، و به تنشها افزوده شد… گروههای مقاومت در پاسخ به تیراندازی سربازان رژیم اشغالگر صهیونیستی بهسوی نمازگزاران در مسجد الاقصی با چندین موشک سرزمینهای اشغالی را هدف قرار داده و تهدید کردند موشکهای بیشتری را شلیک خواهند کرد که در نتیجهٔ این تهدید نشست اعضای کنیست اسرائیل ناتمام شد و اعضای کنیست فوری مقر آنرا ترک کردند تا بزرگترین زلزلهٔ جنگی از تاریخ ۲۰۱۴ تاکنون آغاز شود. تاکنون هیچ راهحلی در افق نمایان نیست، بهویژه اینکه نتنیاهو هرگونه پیشنهاد برای توقف اقدامات نظامی در غزه را رد نموده و تأکید کرده است که هیچ برنامهای برای متوقف کردن فعالیتهای شهرک نشینان در قدس و تعلیق ساخت و ساز در شهری که از آن بهعنوان «پایتخت یهودیان از هزاران سال قبل» نام میبرد ندارد. او بر این باور است که «همانگونه که هر امتی پایتختی دارد و حق ساخت و ساز در پایتختش را دارد، ما نیز حق داریم قدس را بهعنوان پایتخت خود داشته باشیم و در آن ساخت و ساز کنیم».
نگهبانی که نگهبانی نمیدهد
درگیریهای کنونی با نبرد ۵۰ روزهٔ اسرائیل و حماس در سال ۲۰۱۴ میلادی کاملا متفاوت است. برای نخستین بار عربهای داخل سرزمینهای اشغالی برای حمایت از فلسطینیهای قدس و غزه به پا خواستند. از زمان تأسیس رژیم اسرائیل تاکنون شاهد چنین اتفاقی نبودیم. رویدادی که رووین ریولین رئیس جمهور رژیم صهیونیستی در مورد آن گفت: «درگیریها در خیابانهای اسرائیل همهٔ ما را غافلگیر کرد. آنچه میبینیم باورکردنی نیست. ما با سکوت خود اجازهٔ یک جنگ داخلی را میدهیم». از دیگر تفاوتهای این نبرد این است که حماس و دیگر گروههای مقاومت فلسطینی توانستند از سامانهٔ گنبد آهنین اسرائیل که همواره رژیم صهیونیستی از آن بهعنوان نفوذ ناپذیرترین سامانهٔ دفاعی جهان یاد میکرد عبور کنند. آتشهای شعلهور شده در درون سرزمینهای اشغالی و تعداد مجروحان و کشته شدگان رژیم صهیونیستی خلاف این ادعا را ثابت کرد. موشکهای گران قیمت رژیم صهیونیستی نتوانست آنگونه که همیشه برای آن تبلیغ میکرد از شهروندانش دفاع کند. اکنون برای نخستین بار صدای آژیرهای خطر در قلب تل آویو و در نزدیکی پایگاه هستهای دیمونا به صدا در آمد، و پناهگاههای شهرهای مختلف درهای خود را بهروی شهروندان باز کرد و همهٔ پروازها از فرودگاه بن گوریون به قبرص و یونان منتقل شدند. همهٔ اینها نشان میدهد که «نگهبان دژها» قدرت نگهبانی از دژها را ندارد.
از زمانی که حماس قدرت را در غزه به دست گرفته، سه جنگ بین اسرائیل و حماس شکل گرفته که هر سه با میانجیگری کشورهای منطقه و جامعهٔ جهانی و با پذیرش آتش بس غیر رسمی پایان یافته است. هر بار نیز اسرائیل به سبب موشک پراکنی بیهدف به سمت ساختمانهای مسکونی و افراد غیر نظامی در غزه مورد انتقاد قرار گرفته و پروندهٔ جنایات جنگی این رژیم همچنان در دادگاه لاهه در حال بررسی است، اما اسرائیل در این دادگاه عضو نیست لذا زیر بار نتیجهٔ آن هم نمیرود… هنوز مشخص نیست درگیریها در غزه چگونه سرنوشت آیندهٔ سیاسی نتنیاهو را رقم خواهد. او بعد از انتخابات پارلمانی ماه مارس گذشته در تشکیل ائتلاف دولت جدید ناکام ماند. هرچقدر مدت این جنگ طولانیتر شود احتمال عدم شکلگیری ائتلاف برای تشکیل حکومت توسط او قویتر میشود و در نهایت نتنیاهو با یک شکست روبرو میشود. گرچه احتمال میرود در صورت برگزار شدن انتخاباتِ مجدد موضع او نیز تقویت شود، چرا که برقراری امنیت بهانهٔ قانعکنندهای است برای افرادی که از درگیریهای سیاسی احزاب خسته شدهاند.
آزمونی برای بایدن
اقدامات اسرائیل در قدس شرقی آزمون دیگری است، این مرتبه برای میزان توجه رئیس جمهور آمریکا، جو بایدن به حقوق بشر. دولت بایدن در هر مناسبت و محفلی ادعا کرده که توجه به حقوق بشر را اولویت سیاست خارجی خود میداند، اما زمانی که وقت اثبات آن در قضیهٔ فلسطین میرسد ما با یک شکست طویل و عریض روبرو هستیم. بایدن و دولت او در توقف خشونتها میان فلسطینیها و اسرائیلیها ناکام ماند و حتی نتوانست از موضع قدرت علیه اقدامات همپیمانش نتنیاهو سخن بگوید. بایدن طی تماس تلفنی با نتنیاهو تنها ابراز امیدواری کرد این درگیریها هرچه زودتر تمام شود و همزمان با آن از حق مطلق اسرائیل در دفاع از خود پشتیبانی کرد. لوید اوستن وزیر دفاع آمریکا نیز در گفتگو با بنی گانتس همتای اسرائیلی خود بر این حق تأکید کرد. با وجود همهٔ اینها دموکراتهای آمریکا خواهان نقش فعالتر دولت بایدن در این درگیریها هستند. برخی از لیبرالهای آمریکا از او میخواهند قاطعانه با موضوع شهرکسازیهای اسرائیل برخورد کند، قضیهای که میتواند حل مسالمت آمیز با فلسطینیها را آسانتر کند.
شاید دولت بایدن نگران خشونتهای رژیم اسرائیل باشد، اما در اظهارات علنی تنها حملههای موشکی حماس را محکوم کرده، و کاخ سفید آن را سبب «افزایش تنشها» خوانده است. گویا دولت بایدن تصور میکند هزینههای سیاسی سرزنش اسرائیل بسیار بیشتر از فواید التزام و پایبندی به سیاست خارجی آمریکا در محور حقوق بشر است، لذا به بیانیههایی سطحی بسنده نموده و از مقامات اسرائیلی و فلسطینی میخواهد به درگیریها پایان دهند. همهٔ اینها نشان میدهد قضیهٔ فلسطین برای دولت بایدن و حتی بیشتر آمریکاییها در اولویت نیست. اولویت بایدن در خاورمیانه بازگشت به برجام است که نتنیاهو و دیگر مقامات اسرائیل از دیرباز مخالفت خود را با آن اعلام کردهاند. اوضاع فلسطین در دورهٔ بایدن نیز شاهد تحولات سیاسی زیادی بوده؛ اسرائیل مانند همیشه در تشکیل دولتی دائمی ناکام مانده و فلسطینیها در برگزاری انتخابات ناکام مانده و انتخابات فلسطین به تعویق افتاده است. همهٔ اینها در افزایش درگیریها و پیچیدهتر شدن تلاشها برای ابتکار سیاست دولت آمریکا جهت پایان دادن به درگیریهای فلسطینی ها و اسرائیلیها مؤثر بوده است. شریک اسرائیلی آمریکا «هماینک نتنیاهو» برای بقا در قدرت مبارزه میکند، اما شریک فلسطینی او «هماینک محمود عباس» تأثیر او بر موشکپراکنیها و تظاهراتها و اوضاع فلسطین در حد صفر است.
شمشیر قدس
حماس از سال ۲۰۰۷ تاکنون همواره در ایجاد توازن بهعنوان دولت حاکم بر غزه و از سوی دیگر رأس گروههای مقاومت علیه اسرائیل با چالش جدی روبرو است. حماس با وجود فشارهای اسرائیل و جامعهٔ جهانی همچنان غزه را در اختیار دارد، و هزینهٔ سنگینی در نبرد داده است. اما حماس و دیگر گروههای نظامی مقاوم، بیشتر اوقات موفقیتهای بزرگی بهدست میآورند. موفقیتهایی که از دیدگاه ساکنان باریکهٔ غزه و حتی کل فلسطین و بلکه از نظر شهروندان جهان عرب و جهان اسلام یک پیروزی بزرگ محسوب میشود. صرف نظر از خسارتهای بوجود آمده در غزه، سست شدن هیبت ارتش رژیم اشغالگر صهیونیستی خود یک پیروزی معنوی بزرگ برای فلسطینیها علیه رژيم اشغالگر اسرائیل محسوب میشود. با وجود اینکه نبرد «شمشیر قدس» کنونی در اهداف و شیوهها و ابزارهایش تشابهی با نبردهای پیشین ندارد، رژیم اسرائیل گمان میکرد پاسخ گروههای مقاومت، شلیک چند موشک به مناطق باز و به دور از ساختمان و سکنه خواهد بود، اما با افتادن موشکها در قلب اسرائیل شوکه شد.
مقاومت فلسطین ثابت کرده است که انزوا مانع رشد نظامی غزه نشده است. شاید اوضاع اقتصادی را نابهسامان کرده باشد، اما تأثیری بر روی گروههای مسلح نداشته است و حتی در سایهٔ تحولات سیاسی خاورمیانه و ناامیدی از جذب حمایت خارجی، قضیهٔ فلسطین در ذهن مردم باقی مانده و با وجود تحولات بزرگی مانند انتقال سفارت آمریکا به قدس و امضای توافقنامههای عادی سازی روابط رژیم اسرائیل با کشورهای مختلف، جهان هر از گاه به فلسطین و رویدادهای آن توجه میکند.
اسرائیل تصور میکرد انزوای حماس و تحریمهای نظامی علیه آن مانع پیشرفت نظامی این گروه شود، اما آنچه اخیرا رخ داد خلاف آن را ثابت میکند. اسرائیل با تمام قدرت غزه را در هم میکوبد و شاید هم نیروی زمینی را وارد خاک غزه کند و منازل بیشتری را ویران و تعداد بیشتری را شهید کند، اما حماس به حملات موشکی خود در پاسخ به آن ادامه خواهد داد و با وجود خسارتهای دوجانبه، و حمایتهایی که هر دو گروه دارند باید دید که چه کسی پیروز میشود، «شمشیر قدس» یا «نگهبان دژها»؟
نویسنده: احمد الغر ـ منبع: مجلهٔ البیان