شیخ الاسلام ابن تیمیه در آثارش از بازخوانی اسلام بر اثر فشارهای خارجی سخن گفته و آنرا «اسلام فلاسفه» مینامد و میگوید: «پاسخ اهل بدعت به کافران بهوسیلهی بدعت؛ گرچه این افراد در این زمینه به خطا رفتند اما از کافران بهترند، اما کسی که بخواهد با تمسک به آنچه پیامبرـ صلی الله علیه وسلم ـ آورده راه خدا را در پیش بگیرد هیچ آسیبی به او نمیرسد اما کسی که متحیر و سرگردان باشد چنین افرادی به سودش میآیند، لذا سخنان ابوحامد ـ غزالی ـ برای فلاسفه مفید است و سبب بهبودی آنها خواهد شد چرا که فیلسوفان، اسلام فلاسفه را بهتر میپذیرند».
آنچه شیخ الاسلام ابن تیمیه ـ رحمه الله ـ از آن با عنوان «اسلام فلاسفه» یاد میکند نشان از تلفیق فرهنگی عصر او دارد.
شصت سال قبل استاد سید قطب ـ رحمه الله ـ در شماره ۹۹۱ مجلهی الرساله به تاریخ ۳۰/۶/۱۹۵۲ میلادی مقالهای با عنوان «اسلام آمریکایی» نوشت و در آن گفت: «آمریکا و همپیمانانش برای خاورمیانه اسلامی آمریکایی میخواهند، اسلامی که در جلوگیری از بارداری و نواقض وضو فتوا دهد اما در رابطه با اوضاع اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فتوا ندهد». پس از آن استاد سید قطب این مقاله را در کتاب «پژوهشهای اسلامی» با همین عنوان «اسلام آمریکایی» چاپ و نشر کرد. و این واژه در میان فقها و اندیشمندان معاصر رایج شد.
شیخ ناصر الدین آلبانی ـ رحمه الله ـ در یکی از سخنرانیهایش در پاسخ به مخالفان قرآن و سنت و منهج سلف صالح فرمود: بر این باورم که آنها هدفی مخالف با آنچه اظهار میکنند دارند، میخواهند دعوت اسلامی راستین را از بین ببرند و اسلامی جدید بیاورند: یا اسلام اروپایی، یا اسلام آمریکایی، یا اسلام خَلَفی».
در سال ۱۹۷۸ میلادی دکتر عبدلله نفیسی کتابی نوشت که به سبب آن از منصب خود بهعنوان رئیس دانشکدهی علوم سیاسی دانشگاه کویت عزل شد. در این کتاب با استناد به سخنان سید قطب آمده بود: «آیا آنها برای کویت اسلامی آمریکایی میخواهند؟» و مشابه این سخنان میان فقها و اندیشمندان معاصر فراوان است.
معمولا پژوهشگران غربی رویکردهای اسلامی را در دو بخش مورد توجه قرار میدهند: یا به بررسی آن دسته از جنبشهای اسلامی میپردازند که پروژهای سیاسی دارند و از آنها بهعنوان «اسلام سیاسی» یاد میکنند، و یا به بررسی جنبشهای جهادی پرداخته و آنرا «اسلام رادیکال» مینامند.
در سال ۲۰۰۵ میلادی پاتریک هاینی پژوهشگر مشهور سوئیسی نوع جدیدی از دینداری را معرفی میکند که غربیها به آن نپرداختهاند و این نوع جدید دینداری از عناصر مختلفی تشکیل شده که عبارت است از: تمرکز بر فردگرایی، جستجوی پروژههای شخصی، تمجید از سرمایهگذاری و بیزنس، غرق شدن در ادبیات مدیریت آمریکایی مانند توسعهی انسانی و اثبات خود و علم موفقیت و لذت بردن از زندگی و مانند آن. و غلبهی رویکرد مصرفگرایی و رفاه و توجه به برندهای جهانی لباس و غیره. از جمله خالی کردن حجاب از مفهوم احتشام و معرفی آن بهعنوان یک مد، و خالی کردن اناشید اسلامی از محتوای مبارزه و ارائهی آن در قالبهای رمانتیک با آهنگهای گوناگون و استفاده از شیوههای واعظان انجیلی و ایجاد نفرت نسبت به سیاست و شانه خالی کردن از اهداف اسلامی بزرگ مانند حکومت اسلامی و تحکیم شریعت و مانند آن.
نویسنده در کتاب خود بارها بر مرکزیت دو مفهوم: «فردگرایی و مصرفگرایی» در دینداری جدید تأکید کرده و این سیستم جدید دیندار را «اسلام بازار» مینامد. از دید نویسنده، این نوع از اسلامگرایی در بخش فردگرایی و مصرف گرایی متأثر از فرهنگ سرمایهداری آمریکایی است، او میگوید: «تلاشهای نوینی برای همسو ساختن اسلام با متودهای غربی انجام شده است، حجابی که نشان از حیای زن مسلمان بود امروزه از آن بهعنوان یک برند تجاری غربی استفاده میشود و نشیدها و سرودهای اسلامی هدفمند و مبارزاتی از موسیقیهای غربی مانند پاپ و رپ الهام میگیرد…».
نویسنده در کتاب خود از خالی کردن مفاهیم حساس دینی از محتوای آن سخن میگوید و تخلیهی مفهوم «جهاد» از محتوای مبارزاتی آن و طرح «جهاد مدنی» سخن گفته و میگوید: «برای گریز از چنین مفاهیمی باید به موضوعاتی همانند یا نزدیک به آن پرداخت، این موضوعات این امکان را میدهد که بهتر بتوان از این مفاهیم شانه خالی کرد، لذا جهاد مدنی یک مفهوم جدید نبوده و تنها نتیجهی رسانههای گروهی است که در لحظهای معین آشکار و پس از آن مخفی شده است».
از پدیدههای عجیبی که نویسنده برای تقلید از فرهنگ مصرفگرایی آمریکایی مثال میزند پیدایش شرکتهایی است که اسم «کولا» را با اسامی اسلامی ترکیب میکنند مانند شرکتهای: مکه کولا، زمزم کولا، قبله کولا، عرب کولا.
در رابطه با این کتاب باید دو نکته را در نظر داشت:
نخست: این کتاب نوشتهی یک پژوهشگر خارجی است و تأکیدی است بر موضع فقها و اندیشمندان معاصر در هشدار نسبت به بازخوانی اسلام و دینداری بر اثر فشارهای خارجی.
دوم: نویسنده بر اثر عدم تشخیص میان احکام توقیفی اجتهادی در اسلام و احکام شرعی تغییر ناپذیر و عدم تمییز میان اجتهادات انسانی و لوازم اجرایی آن ـ چنانکه خود پیامبر از تجارب پزشکی و نظامی دیگران استفاده میکرد ـ دچار اشتباهاتی شده است که این را باید در نظر داشت.
ابراهیم السکران ـ ترجمه: امید بیجاری
دانلود ترجمهی عربی کتاب: