گمان میکنم این پژوهش، طاقتفرساترین و خستهکنندهترین تحقیقی بوده که تاکنون نوشتهام. از پیش میدانستم که مأموریت دشواری است، اما هرچه در آن پیشتر رفتم، دریافتم که از آنچه تصور میکردم، بسیار دشوارتر است… من در دنیایی چشم گشودم که قضیهٔ فلسطین در آن حاضر بود و در تمام مراحل زندگیام به آن اهمیت میدادم. و همین، اولین چیزی است که انسان با آن، به میزان پیچیدگی و داغ بودن این قضیه پی میبرد و درمییابد که تلاش برای ارائهٔ خلاصهٔ آن در یک کتاب، نوعی ماجراجویی هراسناک است.
و حق این پژوهش آن بود که دیرتر، یعنی زمانی که در پروژهٔ «خلاصهٔ تاریخ اسلام» به دورهٔ معاصر میرسیم، نوشته شود. اما شعلهور شدن «طوفان الاقصی» حکم کرد که این پژوهش باید مقدم شود، نه مؤخر. چرا که به یک «قضیهٔ روز» تبدیل شده بود.
همانطور که پیشتر تکرار کردهام، مجموعهٔ «خلاصهٔ تاریخ اسلام» برای رقابت با مورخان یا برای قشر پژوهشگران نوشته نشده است. بلکه برای «فعالان این دین» نوشته شده و هدفش، ارائهٔ خلاصهای است که با آن، کلیات این تاریخ و مهمترین درسها و عبرتهایش را درک کنند. و همین هدف است که روش و لحن نگارش را نیز تعیین میکند.
همین هدف، ما را به خلاصهسازی وامیدارد؛ و این خلاصهسازی، بزرگترین دلیل دشواری در نگارش این پژوهش بود! چگونه میتوان تاریخی سرشار و انباشته از جزئیات و رویدادها را که منابعش از شمار بیرون است، خلاصه کرد؟!
(از مقدمهٔ کتاب)
📗 عنوان کتاب: خلاصهٔ داستان فلسطین، از ریشههای صهیونیسم تا طوفان اقصی
📝 نویسنده: محمد الهامی
📑 تعداد صفحات: ۴۱۵
تهیه شده در مرکز بینش
دریافت کتاب: