کتاب «پرسشهای ایمانی کودکان» از عبدالله رکف و چاپ مرکز دلائل به یکی از جوانب اساسی تربیت یعنی جانب ایمانی و عقیدتی در پرورش کودک مسلمان پرداخته چرا که پایهگذاری بنیان عقیدتی، رکنی مهم در فرایند تربیت است. این کتاب دارای دو فصل است: فصل اول پیرامون تربیت ایمانی میباشد و فصل دوم از نمونههای عملی برای پاسخگویی به پرسشهای ایمانی کودکان سخن به میان آورده است.
پیرامون تربیت ایمانی
نویسنده، کتابش را با توضیحی دربارهٔ اهمیت تربیت ایمانی در پاسداری از فطرت کودک و تحقق امنیت روانی و ثبات معنوی او در واقعیت کنونی آغاز میکند که مملو از عوامل تاثیرگذار و تغییردهنده است سپس هدف اساسی و کلی تربیت ایمانی را خاطرنشان میسازد که در تحقق یافتن عبودیت حقیقی برای خداوند متعال جلوهگر میشود و به بیان اموری در رابطه بدان میپردازد از جمله:
– پرورش عقیدتی صحیح.
– آراسته شدن به اخلاق نیک و والا.
– رشد شعور جمعی.
– تعادل عاطفی و روانی فرد.
نویسنده پیش از ورود به جزئیات این جنبهٔ تربیتی به بیان دو اصل میپردازد که تربیت بر پایهٔ آن دو استوار میباشد:
اصل معرفتشناسانه: که در علم (علم سودمند) و ایمان (ارکان ششگانه ایمان) نمود مییابد.
اصل عملی: و در عبودیت و بندگی (عبادت و یاریطلبی)، اجرا (علم و عمل) و اخلاق (خوشاخلاقی) نهفته است.
تربیت ایمانی کودک دارای اهمیت بهسزایی در استوارسازی پایههای عقیده و جهتدهی فکر او دارد لذا اگر که ایمان در انسان فطری است مسئولیت نگهداری از این فطرت و توجه ویژه بدان بر عهده پدر و مادر قرار میگیرد که شرایط مناسب را برای کودک فراهم میکنند، پرورش و تربیت نیکو، نقش مهمی در تربیت ایفا میکند.
رشد دینی در کودک دارای چهار جلوه است:
واقعگرایی: چنانکه کودک، مفاهیم دینی را در رابطه با واقعی که در آن زندگی میکند به دست میآورد.
ظاهرگرایی: چنانکه در تقلید از ظاهر عبادت بزرگترها خود را نشان میدهد.
منفعتطلبی: چنانکه کودک درک میکند که عبادت برای کسب رضایت پدر و مادرش سودمند است.
تعصب: نیازی غریزی در کودک هست که او را به سمت و سوی تعصب برای دینش میکشاند.
میتوان از این ویژگیها در جهت بهرهبرداری از نفوس مشتاق برای سیراب کردنشان از مفهوم ایمان و کاشتن نهال توحید و دوست داشتن الله و رسولش استفاده کرد. و تردیدی نیست که این امر، میوههایی به بار میدهد که شخص تربیتکننده میتواند آنها را بچیند؛ همچون: تقویت انگیزهٔ دینی، زهد در دنیا، تمایل به الله متعال، تاثیر مثبت بر مردم، احساس آرامش و مواردی این چنینی.
پیش از شروع میبایست به محورهایی احاطه داشت که هدفشان یک تربیت ایمانی بر اساس علم و آگاهی میباشد:
۱. آموزش ارکان ششگانهٔ ایمان: با روشی عملی و دوستداشتنی و به دور از تلقین صوری و بیروح.
۲. تربیت فرزندان بر اساس دوست داشتن پیامبر صلی الله علیه وسلم، اهل بیت و اصحابش بدون افراط و تفریط.
۳. تربیت آنان بر اساس بزرگداشت دین و شعائر و مظاهر آن.
۴. آموزش دادن آنها مبتنی بر این امر که ایمان با عبادت افزایش مییابد و با گناه و معصیت کاهش پیدا میکند و جز با اعمال صالح کامل نمیگردد.
۵. نهادینه کردن ایمانِ به روز آخرت در نفوس کودکان.
۶. تاکید بر مراقب دانستن الله متعال نسبت به بندگان.
۷. ریشه دار نمودن احساس عزت نسبت به دین و حق.
سپس نویسنده، برخی روشهای تربیتی را پیشنهاد میکند که به نهادینهسازی ایمان یاری میرساند لذا پیش از سن تمییز، موارد زیر را سرلوحهٔ خود قرار میدهیم:
توضیح معانی نامهای عبادی که کودک میشنود، آموزش اذکار روزانه به او و یادآوری نعمتهایی که الله متعال به او ارزانی داشته است.
حفظ برخی سورههای کوتاه و سرودهایی که بیانگر مفاهیم ایمانی صحیح است به کودک.
یاد کردن نام الله متعال در هنگام اوقات شادی و خوشحالی و اجتناب از یاد وی در اوقات رنج و اندوه.
بایستی کاری کرد که کودک، عظمت خالق را بهواسطهٔ دقت شگفت جهان و مخلوقات آن حس کند.
تمرین دادن او بر آداب رفتار و سخن گفتن بهواسطهٔ الگوی نیک و ارشاد درست.
اما پس از سن تمییز روشهای دیگری به موارد قبلی اضافه میشود که به تامل و تفکر اهتمام میورزد مانند اینکه:
میزان عظمت جهان و دقت آفرینش آن را به کودک آموزش میدهیم.
حکمتهای خداوند از آفرینش را برای او خاطرنشان میسازیم، همچون حکمت آفرینش شب و روز، ماه و خورشید و حواس بشر.
بهرهبرداری از رویدادهایی همچون بیماری یا میوهای که کودک میخواهد برای ارشاد او به سوی خیر اما با حکمت.
در پیش گرفتن عادتهای والا که الگویی نیک به کودک میدهد.
استفاده از داستانهای هدفمند و بیان مناسب آن جهت نهادینه کردن ارزشها و نمونههای والا.
میانهروی در تربیت ایمانی و دوری از افراط و تفریط در آن، و توجه به اینکه بازی و سرگرمی، دنیای کودک را شکل میدهد.
فراهم نمودن فعالیتهایی که به کودک فرصت میدهد خودش و تواناییهایش را کشف کند و علاقهاش را رشد دهد.
تشویق کودک همراه با کنترل مناسب او و به دور از لوس نمودنش.
کاشتن نهال احترام به قرآن و بزرگداشت آن در قلب کودک.
و روشها بسیار دیگر.
وسایل تربیتیای که ما را در تحقق این امر کمک میکند را بیان داشته است از جمله: الگوی نیکو، پند و اندرز هدفمند، ترغیب و ترهیب، تمرین دادن، عادت دادن، تکرار، اسلوب گفتگو و مناقشه، اهمیت کتاب، استفاده از فناوری و ابزارهای آموزشی و نیز بهرهبرداری از انگیزههای فطری همانند: زبان، تقلید و همکاری و در آخر هم بکارگیری دعا که مهمترین اسلوب است.
شخص تربیت کننده باید به ویژگیهایی آراسته باشد از جمله: رحمت و مهربانی، صبر و گذشت، بردباری، عدالت، امانتداری، تقوا، اخلاص، علم، حکمت، ایمان به عمل تربیتی و توسعهگزینی.
سپس نویسنده شروع به تفصیل ارکان ششگانهٔ تربیت ایمانی کرده است:
۱. ایمان به الله: ایمان به وجود او، ربوبیت، الوهیت و اسماء و صفات وی و آموزش آنها به کودک که سبب نهادینه کردن محبت به الله و بزرگداشت وی در کودک میگردد و این امر بواسطه برخی امور محقق میشود همچون بهرهبرداری از حواس کودک و نیز مظاهر طبیعت جهت استدلال بر عظمت آفرینش الله و آموزش اسماء و صفاتش که بیانگر کمال و زیبایی اوست و همچنین بیان بهشت و جهنم به کودک که البته باید از روش تهدید و ترساندن و وعید دوری کرد.
۲. ایمان به فرشتگان: بهواسطهٔ تصدیق وجود آنان و فرشتگانی که نام آنان را از طریق وحی دانستهایم، اینکه از نور آفریده شدهاند و بر فرمانبرداری از الله و انجام اوامر او سرشته شدهاند. همچنین به کودک، نام آنان که به ما گفته شده را یاد دهیم همچون جبرئیل، میکائیل و اسرافیل. و نیز برای او شرح میهیم که فرشتگان معصوم هستند و به تسبیح و ذکر پروردگار مشغولند.
۳. ایمان به کتابهای آسمانی: اینکه این کتابها از سوی الله متعال نازل شدهاند و نعمت بزرگی هستند و هر قومی کتابی داشتهاند که بواسطه آن هدایت یافتهاند. باید کتابهایی که اسم آنها و اخبار صحیح موجود در آنها از طریق وحی به ما رسیده را تصدیق کنیم و تصدیقگر این امر باشیم که قرآن، نسخ کنندهٔ تمامی کتابهای پیش از خود است. این مسئله، اهمیت حفظ قرآن برای خردسالان را در تربیت و خوشگفتاری آنان آشکار بیان میدارد لذا باید بدان توجه داشت.
۴. ایمان به پیامبران: باید بین هیچکدام از آنها فرق نگذاریم چرا که الله متعال برای هر امتی، رسولی از آنان فرستاده است. همهٔ پیامبران در اصل عبادت که اساس آن، توحید است متفق بودهاند. سپس به کودک، دوست داشتن پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ را میآموزیم زیرا وی رحمت برای جهانیان و شفیع ما در روز قیامت است.
۵. ایمان به روز آخرت: که دربردارندهٔ مرگ و رستاخیز و جزا و پُل صراط و میزان و بهشت و جهنم است. شخص تربیت کننده باید برای کودک شرح دهد که روز آخرت، روز جزای اعمال دنیا است چنانکه بهشت برای مؤمنان و جهنم برای کافران است، البته میبایست که مفهوم پایان جهان و مرگ را به شیوهای دوستداشتنی و مبسوط با تکیه بر مراحل موجودات زنده برای کودک توضیح داد.
۶. ایمان به قضا و قدر: که کودک جز در سن نه سالگی نباشد آن را درک نمیکند اما اصل آن این است که نهال مفاهیم اساسی آن که برآمده از گفتهٔ رسولخدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ به ابنعباس ـ رضی الله عنه ـ است را در وجود کودک نشاند که فرموده است: «یاد و امر و نهی خداوند را حفظ کن تا او همیشه حافظ و نگهدار تو باشد».
دیباچهای به پاسخها (پایهگذاری طبیعت پرسشها و روشهای پاسخگویی)
کودکان با پرسشهای خود و آگاهیدوستیشان بخاطر تمایل به فهم پدیدههای پیرامون خویش، کسب اعتماد، ارتباط و آرامش متمایز میگردند. شخص تربیت کننده برای پاسخگویی به پرسشهای کودکان شایسته است که با طبیعت پرسش کودک و انواع آن آشنا باشد چرا که انواع متنوعی از پرسشهای کودکان وجود دارد از جمله:
پرسشهای دارای رنگ و بوی لغوی که پیرامون نام چیزها مطرح میکند.
پرسشهای وجودی.
پرسشهای سرکشانه: که پیرامون این اندیشه دور میزند که: چرا کودکان اجازه ندارند کارهای بزرگترها را انجام دهند؟
پرسشهای آزمایشی: که کودک تواناییهای خانواده را آزمایش میکند و به منزلهٔ انتقاد از آنان میباشد.
پرسشهای بیانگر نگرانی کودکانه.
پرسشهایی جهت کشف و شناسایی اعضای جسم.
مربی برحسب نوع پرسش و میزان پافشاری کودک برای شناخت پاسخ آن باید تلاش کند متناسب با سن و فهم کودک، جواب او را بدهد. البته بایستی اصل احترام به کودک و گوش فرا دادن به او را رعایت کند و با او در پاسخگویی به پرسش مشارکت نماید و از اصل اعتماد و آرامش استفاده کند.
تاثیر گفتگو در افزایش احساس افتخار و تقویت هوش، استعداد، یادگیری و کسب شیوایی سخن گفتن بر کسی پوشیده نیست چرا که تربیت بواسطهٔ گفتگو کودک را به پدر و مادرش نزدیک میسازد و ساختمان احترام میان آنان را بنا میکند. به همین دلیل، شکلدهی پرسشهای گفتگومحور همچون (چه اتفاقی میافتد؟ چه میخواهی؟ چه کار کنیم اگر…) با کلماتی روشن و ساده که پاسخهایی مفصل دارد سبب تحریک اندیشیدن در کودک میشود. روشهای پاسخگویی به پرسشهای کودکان متعدد است از جمله:
پاسخگویی شفاهی و مستقیم.
پاسخگویی از خلال داستانی کوتاه.
پاسخگویی تصویری: بواسطه کمک گرفتن از تصاویر واضح.
پاسخگویی از خلال مشاهده، مانند پاسخگویی عملی درباره اموری واقعی.
مربی باید در اثنای پاسخگویی بر مناقشه و تعامل متقابل برای قانع نمودن کودک حریص باشد، صدق و راستی را پیشهٔ خود سازد، پاسخ مبسوط دهد و از تمسخر عقل کودک دوری کند. همچنین اگر توان پاسخگویی را نداشت ناراحت نشود بلکه کودک را به جستجوی پاسخ و یادگیری تشویق کند و خود نیز پاسخ را به دست بیاورد. پاسخ هر اندازه مبسوط و واقعی باشد فهم و درک آن آسانتر خواهد بود.
نمونههایی عملی از پاسخگویی به پرسشهای ایمانی کودکان
پس از آنکه نویسنده، بستر را برای مفهوم تربیت ایمانی، اهمیت آن، روشها و محورهای آن هموار نمود و آنچه مربوط به جنبهٔ پرسشها و آگاهیدوستی در کودکان است را توضیح داد در پایان، به بیان نمونههای عملی برای پاسخگویی به پرسشهای کودکان در ارتباط با الله متعال و سایر ارکان ایمان پرداخت. پاسخ ها در مثالهای ارائهشده بهصورتی مبسوط و با پشتوانهٔ دلایل حسی که کودک با حواس درک میکند و عقل کوچکش توان فهم آنها را دارد آمده است. چنانکه پاسخ یک بار بهواسطهٔ دعوت به تأمل در جهان و مخلوقات برای درک عظمت و قدرت الله یا یاریجویی از دلایلی از قرآن کریم (لیس کمثله شیء) برای پاسخگویی به پرسشهای کودک دربارهٔ شکل الله ارائه میشود یا بهواسطهٔ یک حدیث نبوی که پیرامون پرسش «الله کجاست؟» تقدیم میگردد و ممکن است که پاسخ با مثالهایی عملی همچون تصاویر اشعهٔ پزشکی و لیزر برای بیان قدرت انسان جهت دیدن چیزی باشد که چشم مجرد، قادر به دیدن آن نیست و این امر برای قدرت مطلق الله جهت دیدن بندگان مطرح میشود، و یا بهواسطهٔ صحنههای واقعی همانند مرگ یک گنجشک جهت نزدیک ساختن مفهوم مرگ و زندگی برای کودک ارائه میگردد.
نمونههای دیگری برای پرسشهایی که از سوی کودکان در جنبهٔ ایمانی مطرح میشود در این فصل آمده است و نویسنده، پاسخهایی مبسوط و ساده را برای آنها پیشنهاد کرده که قواعد یاد شدهٔ پیشین در رابطه با پاسخگویی به پرسشهای آنان را رعایت نموده و همچنین تربیت بهواسطهٔ گفتگو و سایر اسلوبهای تربیتی را مدنظر قرار داده است.
این کتاب که صفحات آن به ۱۵۰ صفحه هم نمیرسد در نزدیکسازی مفهومی، موفق عمل کرده که از ذهن مربیان غایب مانده است یا در آشفتهبازار کتابهای فلسفی تربیتی که ثبات معنوی را نادیده میگیرد گم شده است، اما این کتاب با روشی مبسوط و ساده و با ساختار فکری زنجیروار ارائه شده است که بر جنبهٔ ایمانی تربیت تاکید میکند و فهم مربیان را به روی منابع قابل اعتماد دیگری میگشاید که به سرچشمهٔ زلال تربیت اسلامی اهتمام میورزد.
بشرى أم عمر