شکی در این نیست که یکی از دشوارترین مقولهها برای جوانان امروز ـ پسر و دختر ـ موضوع عشق و ازدواج و قضایای مربوط به آن است یا شاید بتوان این را مطلقا قضیهٔ نخست دوران ما دانست چرا که جوانان به شکل پی در پی و جدی، به هر سو بروند با آن روبرو خواهند شد.
این را به خوبی میدانم که با موضوعی پیچیده روبروییم؛ موضوعی که نیاز به تفصیل و جستجوی عمیق دارد، برای همین مدتزمانی نه چندان اندک را به آماده کردن این بحث پرداختم، علاوه بر اینکه از متخصصان این عرصه مشورت خواستم و به مطالعهٔ نوشتههای آنان پرداختم و از تجربهشان بهره بردم. با این حال، آنچه اینجا نوشتهام کافی نیست اما به یاری پروردگار مفید خواهد بود.
سخنم را به سه مرحله تقسیم کردهام:
نخست: مرحلهٔ پیش از ازدواج (چالش شهوتها و روابط بین دو جنس).
دوم: در مسیر ازدواج (انتخاب همسر، مراحل پیش از ازدواج).
سوم: مرحلهٔ بعد از ازدواج (تعامل با همسر و درک مسئولیت).
نخست: مرحلهٔ قبل از ازدواج: (چالش شهوتها و روابط):
ما در دورانی زندگی میکنیم که از نظر انتشار شهوتها و محرکهای گوناگون آن در تبلیغات و رسانه، شاید بشریت از خلقت آدم ـ علیه السلام ـ تا کنون مانند آن را به چشم ندیده است؛ آنقدر که فاحشهگری تبدیل به صنعتی فراگیر شده که خریدار و تولید کننده و بازیگران و شرکتها و کارخانهها و کارگردانان و مبلغان خود را دارد؛ تجارتی عظیم که درآمدی نجومی را روانهٔ جیب صاحبان خود میکند.
با ادامهٔ فروپاشی اخلاقی و سیل اباحیگری، به تدریج انسانها رو به نوآوری در این زمینه آوردند و با ابزار گوناگون به ترویج میل به همجنس و امیال عجیب جنسی پرداختند، اینگونه همهٔ ارزشها و مرزهای اخلاقی که همواره خردمندان ـ تا چه رسد به دینداران ـ بر آن متفق بودند زیر پا نهاده شد و انواعی از رذائل میان مردم گسترش یافت و بلکه ارزشهای آزادی و حریم شخصی که به آن افتخار میکنند نیز زیر پا نهاده شده و کاربر اینترنت ـ بدون درخواست و جستجو ـ به طُرُق گوناگون در معرض گنداب این جهان بیاخلاق قرار میگیرد.
در مقابل، دایرهٔ حلال روز به روز محدودتر میشود؛ ازدواج زودهنگام مورد هجوم فکری و فرهنگی قرار میگیرد و این جدا از سختتر شدن ازدواج از ناحیهٔ مادی و اجتماعی است و بلکه میتوان گفت امروزه اساسا خود ازدواج ـ زودهنگام یا دیرهنگام ـ مورد هجمه است! تقریبا ـ در بیشتر کشورهای اسلامی ـ ممکن نیست که جوان تا پیش از پایان دانشگاه (در بیست و سه سالگی) ازدواج کند و باید در سن بیست و پنج سالگی یا دیرتر کاری بیابد و سپس وضعیت مادیاش را سروسامان دهد تا آنکه بتواند در سنی بین ۲۷ تا ۳۰ سالگی مقدمات ازدواج را فراهم کند و این چنان است که دکتر عبدالرحمن ذاکر الهاشمی میگوید: «جنایتی کامل در حق پسران و دختران» والبته سخن او درست است؛ طبیعی نیست که جوان تقریبا در سن ۱۵ سالگی به بلوغ برسد و سپس در برابر مبارزهخواهی این حجم از شهوتها بایستد و نتواند خواستهٔ خود را از راه حلال برآورده سازد. این مشکل در میان دختران بیشتر خود را از نظر عاطفی و اجتماعی و روانی نشان میدهد و در مورد پسران از ناحیهٔ جنسی حادتر است، با وجود آنکه قضیهٔ عاطفی نیز به طبیعت حال وجود دارد، چنانکه پروردگار متعال میفرماید:
{وَلَيْسَ الذَّكَرُ كَالأُنثَى} [آل عمران: ۳۶]
(و پسر چون دختر نیست).
این چیزی است که بسیاری از دختران و پسران دربارهٔ جنس مقابل نمیدانند.
سؤال: چگونه میتوان به شکل صحیح با چالش شهوت پیش از ازدواج روبرو شد؟
پاسخ: از چند طریق که به ترتیب ذکر خواهم کرد:
۱ـ درک سرانجام غلطیدن به دنیای شهوتهای حرام:
بسیاری از جوانان از درک عاقبت فرو غلطیدن در پی شهوتهای حرام غافلاند. چه تاثیری که بر شخصیت فرد میگذارد و چه آثار آن در زندگی آیندهٔ زناشویی و اجتماعی. حقیقت این است که بسیاری از خانهها به سبب وابستگی پیش از ازدواجِ یکی از دو طرف به فیلمهای جنسی از هم پاشیده است. کسانی که نتوانستهاند پس از زندگی مشترک از این عادت رهایی یابند و عاقبت کارشان به جدایی کشیده است.
در سطح فردی، تاثیری که محتوای پورن بر فکر و جدیت و تمرکز شخص میگذارد غیر قابل چشمپوشی است؛ به ویژه که سخن ما دربارهٔ نسلی از نخبگان است که سعی در بنای یک بنیان معرفتی و ایمانی ویژه دارند.
همچنین تاثیری که این محتوا بر صفای دل انسان و در ثانی عبادت قلبی و اندیشهٔ ایمانی او میگذارد نیز بسیار بزرگ است.
برای همهٔ اینها، نخستین گام در تعامل با این دریای شهوتها که ما را در بر گرفته، درک عواقب و تصور فرجام ناگواری است که ممکن است بر سر انسان بیاید؛ که اگر به خود نیاید و از فاجعه نگریزد حتما دچار آن خواهد شد و این قضیه نه آسان است و نه موقت و گذرا.
۲ـ درک پوشالی بودن دنیای شهوتهای معاصر و فریبنده بودن آن:
آنچه در فیلمها و کلیپهای جنسی نمایش داده میشود چیزی نیست جز تخیل و توهمی پوشالی که بر اندیشه و عقل انسان چنبره میزند و ذره ذرهٔ وجود او را به سوی خود میکشاند، اما هنگامی که انسان پس از ازدواج در زندگی انسانی طبیعی با حقیقت روبرو شد آنچه را در فیلمهای تبلیغاتی مصنوعی دیده نخواهد یافت! در نتیجه ـ اگر خودش را باز نیابد ـ به آنچه طبیعی است راضی نمیشود و همواره در پی تصویر غیر واقعی که تولیدکنندهها با دوربینهای حرفهای و بازیگران حرفهای به قصد درآمد تولید کردهاند لَه لَه خواهد زد!
اما اگر اینگونه در پی توهم بیفتد چه به سر زندگیاش و قلبش و ایمان و خانواده و فرزندان و درآمدش خواهد آمد؟
قطعا چنین کسی صفای درون و پاکی و حیا و عفت خود را از دست داده و در دهلیزهای تاریک دنیایی سرگردان خواهد شد که نشانی از معانی زندگی ندارد. بنابراین امیدوارم همهٔ کسانی که گرفتار این بلا شدهاند و تحت تاثیر محتوای غیراخلاقی قرار گرفتهاند و این نوشتهها را میخوانند تصمیمی قاطع گرفته و با صداقت و جدیت به شکل کامل خود را از این گرداب برهانند؛ چرا که این تنها قضیهٔ نگاه حرام نیست ـ که اگر بود، باز هم باید رهایش میکرد ـ و تنها یک گناه عادی نیست، بلکه یک لجنزار کامل است که اگر انسان به آن در افتاد و در اعماقش فرو رفت نه زندگی زناشویی برای او باقی خواهد گذاشت و نه جایی برای معرفت و معنویت در زندگیاش خواهد ماند و خارج شدن از آن در آینده برایش بسیار دشوار خواهد شد.
اما اگر انسان واقعا قصد خارج شدن از این مرداب را داشته باشد و ارادهٔ توبه کند اما نتواند؛ به این معنا که پی در پی توبه کند و دوباره مرتکب این گناه شود چه؟
راه حل تلاش دوباره و تکرار توبه است، به همراه عادت به استغفار و دعا و تلاش و مبارزه و پرهیز از نومیدی و علاوه بر آن مشغول کردن عقل و بدن به کارها و برنامههای مفید علمی و بهداشتی و اجتماعی؛ تا دیگر وقت اضافهٔ چندانی برای شخص نماند؛ البته به شرط آنکه همهٔ اینها همراه با دوستان خوبی باشند که به یاری انسان آمده و عامل پیشرفت او شوند.
سؤال: چه چیز انسان را برای ترک محتوای غیراخلاقی یاری میدهد؟
پیش از پاسخ به این پرسش باید بگویم که من کاملا چالشها و دشواریهایی که جوانان با آن روبرویند را درک میکنم؛ اما این مرا از معرفی برخی از عواملی که انسان را برای این مهم یاری میدهد و او را به مرحلهٔ تعادل روانی و رهایی از پیگیری محتوای غیراخلاقی میرساند و از بازگشت دوبارهٔ او پس از توبه جلوگیری میکند، باز نمیدارد. با وجود دشواری شرایط، رهایی از آن غیرممکن نیست و انسان مومن خود را عزیز میداند و عزیمت و ارادهٔ او به یاری الله تعالی هر عامل شیطانی را شکست خواهد داد.
۱ـ عزت و کرامت:
قضیه را تنها شهوت نبین، بلکه آن را نیرویی ببین که قصد به بردگی کشاندنت را دارد. عاملی که میخواهد عقلت را کوچک کند و اندیشه و انتخابت را به اسارت تولید کنندگان محتوای پورن درآورد. راضی نشو که به اسارت آنان دربیایی، بردهٔ محتوایشان نشو، بهخاطر عزت و کرامت و آزادی و سربلندی خودت از این مرداب دو شو. بدان که آنان تنها قصد نابودی تو را ندارند، هدف آنان تو، خانوادهٔ تو و جامعه و امت توست. نسبت به خطری که تو را تهدید میکند بیدار باش.
۲ـ دوستان خوب:
هرچه دربارهٔ فواید دوستان خوب بگوییم، باز هم آنان در حقیقت سودمندتر از چیزی هستند که تصور میکنی. دوستی اگر همراه با محبت و صداقت و وفا و نصیحت دو طرفه و همکاری در راه خوبی و تقوا باشد از بزرگترین گنجهای این دنیا و با ارزشترین آنهاست. اگر چنین دوستانی نداشته باشی دنیا ارزشی ندارد و از مهمترین عوامل یاری دهندهٔ مسلمان در مواجهه با دشواریهای زندگی به ویژه قضیهای که دربارهاش سخن میگوییم، همین داشتن دوستان خوب است.
بنابراین تلاش کن دوستانی بیابی که در این راه یاریات کنند و به سوی نیکیها ببرند. بگذار چنین دوستانی زندگی و وقتت را پر کنند. آنان بهترین یاریرسان و همدم برای دوری از محتوای نامناسباند.
۳ـ ازدواج در صورت توانایی:
پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ به شکلی صریح و واضح به جوانان توصیه نموده تا ازدواج کنند: «ای گروه جوانان، هر یک از شما که توانایی داشت، ازدواج کند؛ زیرا برای حفظ چشمان و شرمگاه مفیدتر است».[۱] همین سخن کافی است و نیازی به شرح و توضیح بیشتر ندارد. در صفحات آینده دربارهٔ مرحلهٔ پیش از ازدواج سخن خواهیم گفت.
۴ـ روزه:
این نیز توصیهٔ پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ در ادامهٔ حدیث پیشین است: «و اگر نتوانست، روزه بگیرد، زیرا حافظ اوست» زیرا روزه عوامل شهوت را ضعیف میکند و ورودیهای آن را محدود میسازد.
میتوان گفت: توصیهٔ پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ دربارهٔ روزه به طور کلی دربارهٔ همهٔ عواملی که تاثیر روزه را محقق میسازد صادق است، والله اعلم.
خُب، اما عشق و عاطفه و ارتباط با جنس دیگر در خارج از چارچوب ازدواج چطور؟
از همین آغاز بهتر است به شکلی اساسی از فرهنگ و تصوری که از طریق فیلمها و سریالها دربارهٔ عشق و ازدواج در ذهن ما شکل گرفته رهایی یابیم.
مگر جز این است که بسیاری از محبتهای پاک، هنگامی به بنبست رسیدند که یکی از دو طرف یا هر دو فریب تصوری را خوردند که از فیلمها و سریالها گرفته بودند که به سبب آن آرزوهایی که داشتند و عشقشان بر صخرهٔ واقعیت نابود شد؟
فیلمها و سریالها به دنیایی غیر از دنیای ما تعلق دارند؛ دنیای تجارت و شهرت و هیجان و صنعت رسانه، دنیایی که جز برخی از جنبههایش هیچ ربطی به واقعیت ندارد اما با کمال تاسف حداقل دو یا سه نسل از مسلمانان ـ به ویژه زنان ـ به شدت تحت تاثیر فرهنگ فیلمها و سریالها قرار دارند.
کافی است بررسی کنی که فرهنگ غالب در بین زنان دربارهٔ قضایای پیشِ رو چیست:
ـ چند زنی.
ـ رابطه با خواهران همسر.
ـ رابطه با زنِ برادرِ شوهر.
ـ عشق پیش از ازدواج.
ـ رفتار مناسب به هنگام ناراحت بودن از دست همسر.
خواهی دید بسیاری از تصورهای مربوط به این قضایا اصیل نیست بلکه از فرهنگی به عاریت گرفته شده که توسط فیلمها ترویج میشود.
برای رفتن در مسیر صحیحِ دوست داشتن و ازدواج باید نخست علیه این فرهنگ مُستعاری که مشکلات ما را دوچندان کرده و بر عمق بحرانهایمان افزوده بشوریم.
از سوی دیگر، برخی از کسانی که به علم شرعی منسوبند با برخی از قضایای مربوط به دوست داشتن و رابطهٔ بین دو جنس با نوعی سختگیری غیر قابل پذیرش روبرو میشوند و قضیه را چنان محدود میکنند که با وسعت شریعت سازگار نیست، در نتیجه حالتی از سرکشی و تنفر پیش میآید که در آن حدود خداوندی و اجتهادات اشتباه برخی از فتوا دهندگان از هم قابل تشخیص نیست.
پس از همهٔ اینها میگویم: دوست داشتن پیش از ازدواج اگر احساسِ قلبی باشد حرام نیست و اساسا در بسیاری اوقات غیر ارادی است و چه بسا باعث خیر و عامل رفتن به سمت حلال باشد، بنابراین احساس دوست داشتن یا پسندیدن از سوی مرد یا زن یا برعکس نه گناه است و نه حرام، مگر آنکه در پی آن سخن یا کردار حرام مانند نگاه حرام یا سخن از روی ناز و عشوه یا بدتر از آن رخ دهد.
اما اگر این احساس به وجود آمد و امکان این بود که با ازدواج به کمال برسد، آنکه کسی که این چیز را در خود احساس کرده همهٔ تلاش خود را برای ازدواج انجام دهد زیرا عشق و محبت بین دو محبوب راهی ندارد جز ازدواج چنانکه در اثر آمده است[۲] که این نیز طبیعتا بر حسب توان است که برای مردان آسانتر است اما برای زنان این امکان هست که این را برای کسی از محارمش یا دوستانش که او را درک میکند بگوید تا آنها واسطهٔ او در به ثمر نشستن این دوست داشتن شوند که توضیح آن هنگام سخن دربارهٔ معیارها و انتخاب به زودی خواهد آمد.
اما اگر رسیدن به حلال غیر ممکن ـ و نه تنها دشوار ـ باشد چه؟
اینجا لازم است که از رویا بیرون آمد و واقعیت را چنانکه هست دید؛ تا عمر بیهوده هدر نرود و روزها و شبها در عذاب و درد نگذرد. البته منظور این نیست که مانند برخیها قضیه به نفرت و دشمنی تبدیل شود! منظور آن است که شخص با شرایط واقع کنار آید و خواب و خیال را از خود دور کند و تنها به آنچه امکان دارد توجه نشان دهد.
شاید کسی بگوید: چطور چنین چیزی ممکن است؟ چگونه میتوانم احساسی را از خودم دور کنم که کاملا بر من مسلط شده است؟
شکی در این نیست که قضیه برای کسی که به درجهٔ بالایی از دلدادگی رسیده اصلا ساده نیست اما از جمله عواملی که میتوان به او کمک کند گسترش دایرهٔ دوست داشتنیها و مرتبسازی آن برحسب اولویت است. بزرگترین چیزی که باید بر قلب انسان مسلط باشد دوست داشتن پروردگار و تعلق به اوست. این محبتی است که نباید چیزی دیگر همسطح آن باشد، سپس محبت پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ و دوست داشتن رسالت او و سپس دوستی مادر و پدر و برادران و خواهران و سپس دوستان و همچنین مشغول شدن به کاری که دوست دارد مانند یک دانش یا کاری خاص. مهم آن است که انسان اسیر زندان دلدادگی شخص خاصی نشود که چیزی جز او نبیند!
دوم: مرحلهٔ پیش از ازدواج (انتخاب و گامهای نخست):
۱ـ ازدواج و طلب علم:
برخی از جوانانِ با انگیزه از ازدواج یا ازدواج زودهنگام دوری میکنند و آن را نوعی مشغولیت و دور کننده از فضای علم میدانند و بسیاری اوقات علمایی را مثال میزنند که بر اثر مشغولیت به علم ازدواج نکردند و مجردی را بر تاهل ترجیح دادند.
در حقیقت این دسته از جوانان که ازدواج ـ یعنی ازدواج موفق را ـ مانع طلب علم میدانند دچار توهماند چرا که ازدواج خوب از مهمترین عوامل یاریرسان در راه طلب علم و آرامش است؛ به ویژه با گسترش فریبندهها و اغواگری شهوتها.
خداوند متعال خطاب به پیامبرش ـ صلی الله علیه وسلم ـ از پیامبران پیشین سخن به میان آورده که برگزیدهٔ مردمان بودند و فرموده است:
{وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِّن قَبْلِكَ وَجَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا وَذُرِّيَّةً} [رعد: ۳۸]
(و قطعا پیش از تو رسولانی فرستادیم و برای آنان زنان و فرزندانی قرار دادیم).
پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ نیز هنگامی که شنید مردی از یارانش از روی زهد قصد دارد ازدواج نکند خطاب به او فرمود: «به خدا سوگند من بیش از شما خشیت و تقوای الله را دارم اما هم روزه میگیرم و هم روزه نمیگیرم و هم نماز میگزارم و هم میخوابم و با زنان ازدواج میکنم پس هرکه از سنت من روی بگرداند از من نیست».[۳]
۲ـ اهمیت پیگیری کارگاههای آموزشی ازدواج و زندگی زناشویی:
بر روی اینترنت سخنرانیها و دورههای آموزشی مفیدی دربارهٔ ازدواج و تعامل میان همسران وجود دارد که به ویژگیهای مردان و زنان و تفاوتهای آنان و نگاه هر یک به دیگری و آنچه هر یک میپسندد و نمیپسندد میپردازد.
لازم است پیش از ازدواج از این دورههای آموزشی استفاده کرد زیرا بسیاری از مشکلات نیازمند بالا بردن سطح شناخت و بهره بردن از متخصصانی است که به اسباب مشکلات و عواقب آن آگاهند.
در زندگی واقعی نیز همسرانی که پیش از ازدواج با مهارتهای زندگی زناشویی آشنا شدهاند زندگی بهتری دارند چرا نسبت به آنچه باید دربارهٔ طرف مقابل بدانند به شناخت عمیقی دست یافتهاند.
از جمله کسانی که توصیه میکنم از دروس و نوشتههایشان در این زمینه بهره برده شود میتوانم از دکتر میسره طاهر و دکتر عبدالرحمن ذاکر الهاشمی نام ببرم.
۳- انتخاب:
بدون شک مسئلهٔ انتخاب شریک زندگی برای داشتن یک ازدواج موفق در ردهٔ نخست اهمیت قرار دارد و پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ نیز با اشاره به اهمیت انتخاب همسر میفرماید: «زن برای چهار چیز انتخاب میشود: برای مالش و برای اصل و نسبش و برای زیباییاش و برای دینداریاش، [اما] تو دیندار را برگزین».[۴]
از آنجایی که روی سخنم در این کتاب به سوی آن دسته از آگاهان نسل فرداست که سعی دارند مسیر معرفتی و فکری و اصلاحی و دعوی را بپیمایند، قضیهٔ انتخاب همسر یکی از مهمترین اولویتهاست که باید به آن توجه کنند؛ چرا که این انتخاب قطعا تاثیری عمیق و همهجانبه در مسیر زندگی انسان خواهد گذاشت.
اینجا سوالی پیش میآید: آیا باید کسی را انتخاب کنم که در محقق ساختن اهدافم با من همکاری کند یا همینقدر کافی است که با من سازگار باشد و اگرچه همکارم نیست مخالفم نباشد؟
پاسخ ـ بدون هیچ تردیدی ـ در قسمت دوم سؤال پنهان است. موافقت در مسیر و عدم مخالفت کافی است، اگرچه در خود پروژهها مشارکت مستقیم نباشد.
از مهمترین عوامل برای انتخاب صحیح پیش از هر چیز شناخت انسان نسبت به خود است چرا که انتخاب همسر را نمیتوان بر اساس رویا و خیالپردازی انجام داد بلکه باید بر اساس دادههایی واقعی و بنابر شرایط الان تو باشد و آنچه میخواهی باشی، به همراه تلاش برای محقق ساختن این خواسته.
۴ـ ویژگیهایی که باید انتخاب بر اساس آن انجام گیرد:
معیار اصلی انتخاب، دین و اخلاق است که این معیارِ بزرگ جامع بسیاری از صفات نیک است.
برخی از مهمترین مواردی که دینداری شخص را نشان میدهد:
الف ـ پایبندی به فرایض به ویژه نماز:
کسی که در مهمترین رکن از ارکان اسلام سهلانگاری میکند و از روی تنبلی یا بیتوجهی نمازی را رها میکند تا وقتش به پایان برسد، دربارهٔ پایینتر از آن نیز سهلانگاری خواهد کرد. نمیتوان با انتخاب کسی که دربارهٔ بزرگترین رکن عملی اسلام کمتوجهی میکند ریسک کرد و چنین خطری را به جان خرید.
ب ـ نیکی در حق پدر و مادر:
یکی از مهمترین نشانههای توفیق، نیکی در حق پدر و مادر است و به همین صورت از مهمترین نشانههای بیتوفیقی انسان، بدرفتاری با والدین است.
برای همین باید نسبت به کسی که در حق والدین خود کوتاهی میکند به شدت برحذر بود و البته این را هم باید در نظر گرفت در برخی حالات استثنایی پدر در حق فرزند سختگیر و بد رفتار است و گاه نیز برخی پدران مخالف رویکرد مذهبی فرزند خود هستند که این جا در صورت نارضایتی پدر، تقصیری متوجه فرزند نیست اما در هر صورت باید به یاد داشت که خداوند متعال توصیه به نیکی در حق پدر و مادر کرده است حتی اگر مشرک باشند و فرزند را به سوی شرک خود فرا بخوانند.
ج ـ دوری از گناهان کبیره و فواحش (زشتکاری).
د ـ اخلاق نیک:
ممکن است کسی به نمازهای خود پایبند باشد و در ظاهر مذهبی، اما اخلاقش بد بوده و متکبر و خود بزرگبین باشد که به این بدون شک نشان دهندهٔ اشکال در دینداری اوست زیرا اخلاق نیز بخشی از دینداری است که منشا این اشکال یا از بدفهمی شریعت است و یا به سبب وارد شدن مقداری از نفاق به قلب یا دیگر موارد.
اما چگونه میتوان اخلاق را اندازه گرفت؟
جوانب گوناگونی برای اندازه گرفتن سطح اخلاق وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها خواهم پرداخت اما از جمله اولویتها در بررسی میزان اخلاق، بررسی جانب تکبر و تواضع است زیرا این دو، کلیدِ شناخت بسیاری از خصلتهای دیگر است؛ زیرا این دو خصلت در زندگی روزانه و تعامل با دیگران، توابع و لوازم بسیاری دارند.
از دیگر مواردی که در زمینهٔ انتخاب باید به آن توجه داشت شناخت هر آن چیزی است که میشود دربارهٔ طرف مقابل دانست و از جمله آنچه در تعامل با دیگران و در زندگی به شکل کلی از وی دیده میشود. چرا که زندگی امروزه بسیار پیچیده شده و مردم از نظر درونی و شخصیتی متفاوت و از یکدیگر دور شدهاند زیرا عواملی بیرونی ـ از جمله شبکههای اجتماعی به عنوان بارزترین عامل ـ در شکلگیری اندیشه و شخصیت و دیدگاه مردم تاثیر گذاشته است.
اما با این وجود توصیه میکنم از مبالغه دربارهٔ شخصیتها و انواع آن دوری شود و این به عنوان معیار اصلی برای انتخاب قرار نگیرد زیرا توافق در مورد تیپ شخصیتی، همه چیز نیست.
چگونه میتوانم ویژگیهای دینی و اخلاقی و شخصیتی طرف مقابل را اندازهگیری کنم؟
پس از اندیشه و مراجعه به برخی از متخصصان به چهار روش برای شناخت طرف مقابل رسیدهام، اما باید در نظر گرفت که باید میان این چهار ابزار تکامل برقرار باشد نه آنکه تنها به یکی از این موارد ـ بدون در نظر گرفتن دیگر موارد ـ توجه شود.
روش نخست: آشنایی اولیه و کلی با طرز فکر طرف مقابل و علاقمندیهای او از طریق بررسی صفحات و اکانتهای او در شبکههای اجتماعی (عامل ناکافی):
این خوب است که پسر یا دختر یا کسی که قصد خواستگاری دارد نگاهی گذرا به صفحات و اکانتهای طرف مقابل در شبکههای اجتماعی بیندازد. البته نیازی نبود که این روش را پیشنهاد کنم چون اساسا خود افراد این کار را انجام میدهند اما در نظر داشته باشید که ممکن است برخی پسران پیش از خواستگاری به هدف ایدهآل جلوه دادن خود صفحهٔ جدیدی برای خود بسازند.
همینطور باید در نظر داشت که رشد عقلی و فکری و علمی شخص الزاما به این معنا نیست که او همسر موفقی است.
بنابراین مقیاس انتخابت این نباشد که طرف مقابل نویسندهٔ خوبی در شبکههای اجتماعی است یا آنکه استاد دانشگاه و اندیشمند و نویسنده است؛ معیارهای مهمتر دیگری نیز هست که قبلا ذکر شد.
اما فایدهٔ بررسی محتوای اکانتهای شخص مقابل در شبکههای اجتماعی این است که در صورت وجود اختلاف حاد در عقیده یا مواضع سیاسی و فکری و مانند آن که امکان توافق را بعید میسازد از ازدواج با او دوری کرد. همچنین با این کار میتوان تصوری کلی از طرف مقابل به دست آورد.
روش دوم: معرفینامهای دربارهٔ خودت بنویس که این سوالها را در خود داشته باشد:
علاقمندیهایت چیست؟ اهدافت چیست؟ خط قرمزهایت چیست؟ چه تصوری از زندگی زناشویی داری؟ از خود زندگی چه تصوری داری؟
این معرفینامه دو فایده دارد:
نخست: اینکه بدانی دقیقا چه میخواهی.
دوم: همینطور پس از گذشت مراحل نخست آشنایی و پذیرش اولیه، این را برای طرف مقابل بفرستی.
روش سوم: سوالهایی که باید از طرف مقابل پرسید:
یکی از صاحبنظران[۵] توصیه میکند مجموعهای از پرسشها برای طرف مقابل فرستاده شود تا به آن پاسخ گوید. این پرسشها، معیارهایی را که پیشتر برای انتخاب ذکر کردیم مورد سنجش قرار میدهد و میتوان آن را به چند بخش اصلی تقسیم کرد:
الف ـ پرسشهایی دربارهٔ تصور کلی از زندگی:
از مهمترین سوالهایی که میتوان در این باره طرح کرد:
اصول زندگی تو که طرز فکرت را شکل داده چیست؟
اهداف تو در زندگی چیست؟
چه خط قرمزهایی برای خود قائلی؟
بیشتر کدامیک از اندیشمندان و علما روی تو تاثیر گذاشتهاند؟ این شخصیتها چه معنایی برای تو داشتهاند؟ البته این سوالها معنیاش این نیست که اگر طرف مقابل با تو اختلاف فکری دارد از او صرف نظر کنی، بلکه برای شناخت اختلاف در طرز فکر است که چه بسا در آینده به جدایی منجر شود؛ بهتر است نسبت به طرف مقابل آشنایی داشته باشی تا حداقل بدانی تا چه اندازه با او تفاهم داری و میتوانید با هم کنار بیایید.
ب ـ سوالاتی دربارهٔ سطح دینداری و اخلاق:
حلال و حرام چقدر در زندگیات مهم است؟
آیا از نمازهای صبح به خواب میافتی؟
در تعاملات مالی از ربا دوری میکنی؟
نیکی به پدر و مادر و صلهٔ رحم چه جایگاهی در زندگیات دارد؟
تعریف تو از تکبر چیست؟ تواضع چطور؟ خودت چه نظری درباره تکبر و تواضع داری؟
آیا برای راه افتادن کارهایت دروغ میگویی؟
ج ـ پرسشهایی دربارهٔ طبع و شخصیت:
رفتارت با برادرها و خواهرهایت چطور است؟ وقتی میخواهند تو را معرفی کنند کدام ویژگیهایت را بیشتر ذکر میکنند؟
همچنین: چه چیزهایی باعث میشود عصبانی شوی؟ حداکثر واکنشی که هنگام خشم از خودت نشان میدهی چیست؟
د ـ پرسشهایی دربارهٔ تصور طرف مقابل از زندگی زناشویی:
پرسشهایی مانند: نگاهت به زن چگونه است؟ نظرت دربارهٔ تفاوت نقش دو جنس چیست؟ نگاهت به مرد چگونه است؟
به نظر تو «قوامت» چه معنایی دارد؟ حقوق زنان و حقوق مردان که به آن باور داری کدامند؟
اگر نظرت با من متفاوت بود چه؟ اگر جایی اشتباهی از من سرد زد چه واکنشی خواهی داشت؟
فرزندان برایت چقدر مهماند؟ چه هنگام به فکر بچهدار شدن خواهی افتاد؟
در مورد جشن ازدواج چه چیزهایی به نظرت درست نیست و نباید انجام داد؟ دوست داری جشن عروسی به چه شکل برگزار شود؟
شاید کسی بگوید: این سوالها خیلی ایدهآل است و پاسخ به آن در عمل ممکن نیست. اما میگویم: با نگاه به آمار بالای طلاق و مشکلات میان همسران به اهمیت این پرسشها پیش از ازدواج پی خواهی برد.
این را باید در نظر داشت که لازم نیست پاسخ همهٔ پرسشها صد در صد مثبت باشد اما در هر صورت این پرسشها مهم است و کافی است که پاسخ به غالب سوالات قابل قبول باشد.
یکی از بهترین روشها برای ارسال این پرسشها ایمیل است.
روش چهارم: پرسش دربارهٔ شخص مقابل از نزدیکان وی:
این یک روش تکمیلی برای پی بردن به میزان راستگویی طرف مقابل است.
۵ـ نگاه شرعی (دیدن طرف مقابل به قصد ازدواج):
اینجا قصد ندارم دربارهٔ احکام شرعی «نگاه به قصد ازدواج» سخن بگویم و اینکه این نگاه چگونه باید باشد، ولی میخواهم بگویم همانطور که شرع بر ضرورت دینداری در انتخاب شریک زندگی تاکید دارد همینطور به اهمیت دیدن و پسندیدن طرف مقابل راهنمایی کرده است.
این قضیه بسیار مهم است و کسانی که در این باره و نتیجهٔ آن سهلانگاری میکنند بسیاری اوقات پشیمان میشوند. برای همین لازم است که پیش از تکمیل مراحل پایانی از جمله خواستگاری رسمی و تعیین مهریه و مانند آن و پس از آنکه نسبت به دین و اخلاقش اطمینان یافتی، از نظر ظاهری نیز خیالت دربارهٔ کسی که انتخاب کردهای راحت باشد.
امام ترمذی ـ رحمه الله ـ در حدیثی که از مغیره بن شعبه ـ رضی الله عنه ـ روایت کرده آورده است که وی زنی را خواستگاری کرد، پس پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ به ایشان چنین توصیه کرد: «او را ببین چون این برای دوام بین شما بهتر است» ترمذی میگوید: یعنی مودت میان شما بیشتر دوام مییابد.[۶]
۶ـ هزینههای ازدواج:
شکی در این نیست که یکی از دشوارترین چالشهای پیش روی جوانانی که خواهان ازواجاند، مشکل هزینههای مالی است که شامل مهریه و محل برگزاری عروسی و غذای عروسی و هزینههای دیگر ازدواج و شب عروسی به علاوهٔ مسکن و وسایل خانه و دیگر موارد است.
در حالی که این قضیه در گذشته نه از نظر مالی و نه از نظر اجتماعی به این پیچیدگی نبود و به همین سبب در گذشته خبری از مشکل بزرگی به نام ازدواج دشوار و مجردی و طلاق نبود.
و از آنجایی که این مشکلات از یک فرهنگ وسیعتر سرچشمه گرفته که نتیجهٔ تاثیرات فرهنگی و انعکاسی از سختتر شدن زندگی به شکل کلی است، جوانان به تنهایی نمیتوانند از این مشکلات بیرون آیند مگر از طریق تغییر مفاهیم و عوض شدن موازین؛ از طریق نشر فرهنگی برعکس این سنتها از طریق جوانانی آگاه. برای این کار لازم است نمونههای عملی و مورد اعتماد به هدف تصحیح اشتباهات و اصلاح رفتارهای موجود به شکل تصویری ارائه شود، به ویژه اگر دختر خواهان هزینههای اضافه باشد. من بسیاری از جوانان را میشناسم که برایشان مهم نیست مراسم عروسی آنچنان پرخرج و پر سر و صدا باشد اما بسیاری اوقات دختران و مادرانشان شرطها و معیارهای سختی میگذارند، هر چند امیدمان به دختران آگاهِ این نسل است که با قدرت ارادهشان این موانع را از راه بردارند.
همینطور بخش بزرگی از حل این مشکلات به آگاهی اولیا مربوط است که به خواستگاران سخت نگیرند حتی اگر از داخل خانواده و از سوی اقوام مورد انتقاد قرار گیرند. قضیهٔ آسان کردن ازدواج باید به شکل جدی مورد توجه قرار گیرد تا از فتنه و فسادی بزرگ جلوگیری شود.
سوم: مرحلهٔ پس از ازدواج:
آنچه در این کتاب برایم مهم بود تاکید بر دو مرحلهٔ پیشین بود؛ زیرا موفقیت در این دو مرحله به یاری خداوند به موفقیت در مرحلهٔ بعد خواهد انجامید. برای همین دربارهٔ این مرحله به تفصیل سخن نخواهم گفت و تنها به برخی اشارات اکتفا خواهم کرد:
۱ـ منتظر نتایج زودهنگام نباش:
پس از وارد شدن به عرصهٔ زندگی مشترک و جزئیات آن ممکن است اتفاقاتی پیشبینی نشده رخ دهد که این طبیعت همهٔ تجربههای جدید است، بنابراین در آغاز کار سقف توقعت را بالا نبر و فکر نکن با وارد شدن به زندگی زناشویی به بهشتی مملو از خوشبختی و خوشی وارد شدهای.
بله، این درست است که ازدواج از مهمترین و زیباترین تجربههای این زندگی است اما ما به عنوان یک تجربهٔ انسانی که تلخ و شیرین خودش را دارد به آن وارد میشویم و باید به خوبی آگاه باشیم که ثمرههای آن به زودی به بار نخواهد نشست و چه بسا انسان همهٔ آنچه را میخواسته در انتخاب خود نیابد، زیرا چیزهایی که دربارهٔ معیارهای انتخاب گفتیم همه برای نزدیکتر شدن به بهترین نتایج است اما امکان اشتباه در هر قیاسی هست و همیشه میتوان ظاهر را بهتر از آنچه هست نشان داد به همین سبب همراه با همهٔ این اسباب همواره نیازمند دعای صادقانه و یاری جستن از خداوند و طلب توفیق از او خواهی بود.
سپس برای عبور از مشکلاتی که پیش خواهد آمد باید صبر پیشه کرد. چه بسیار خانههایی که به سبب عجله و خشم ویران شدهاند و «قوی آن نیست که [رقیب را] به خاک بزند بلکه قوی آن است که نفس خود را هنگام خشم کنترل کند».[۷]
۲ـ نصوص شرعی را که دربارهٔ ازدواج وارد شده چراغ راهت بگردان:
کسی که نصوص وارد شده دربارهٔ ازدواج و خانواده را در کتاب خداوند و سنت پیامبرش پیگیری کند این نصوص را معدنی از علم خواهد یافت که گنجهایی گرانبها در خود دارد و از دست دادن آن زیانی است بسیار بزرگ.
این نصوص شرعی را میتوان در سورهٔ بقره در آیات مربوط به طلاق و در سورهٔ نساء و در سورهٔ طلاق یافت، همچنین در نصوص عملی و قولی نبوی در «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» و کتب سنن.
و یک نصیحت ویژه: مراجعه به روش نبوی ـ صلی الله علیه وسلم ـ در رفتار با همسرانشان حاوی برکت بسیار و راهنمایی دقیق و قواعدی بسیار مهم است.
احمد السید ـ ترجمه: احمد معینی
[۱] صحیح بخاری (۱۹۰۵).
[۲] این معنا در حدیثی مرسل ـ منقطع ـ از پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ نقل شده است.
[۳] به روایت بخاری (۵۰۶۳).
[۴] به روایت بخاری (۵۰۹۰) [منظور حدیث این است که مردم با در نظر گرفتن این سه مورد (زیبایی، حسب و نسب و مال) همسر اختیار میکنند اما پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ توصیه نموده که دینداری زن در نظر گرفته شود. مترجم].
[۵] دکتر عبدالرحمن ذاکر الهاشمی این را توصیه نموده است. بسیاری از سوالها را از وی وام گرفتهام.
[۶] جامع ترمذی (۱۰۸۷) و میگوید: این حدیث حسن است.
[۷] صحیح بخاری (۶۱۱۴).