از اعماق رمضان

{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (۱۸۳) أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۱۸۴) شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ} [۱۸۵: البقره]

ارتباط انسان با قرآن مخصوص به زمان ومکان مشخصی نیست چرا که انسان در هر لحظه از زندگی خود برای بقای حیات حقیقی خویش ـ حیات روح وقلبش ـ نیازمند به زیستن با قرآن ونوشیدن از این مایه‌ی حیات است [۱] اما نمی‌توان فرا رسیدن زمان خروش این رود همیشه جاری تا به قیامت از سرچشمه‌ی وحیانی آن را نادیده گرفت.

ادله‌ی شرعی از کتاب وسنت نه تنها بیانگر ارتباط محکم بین ماه رمضان با قرآن است بلکه خبر از پیوند تاریخی ناگسستنی میان این ماه و وحی الهی دارد. از واثلة بن الأسقع روايت است كه رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمودند: «صحف ابراهيم در اولين شب، تورات پس از گذشت ۶ شب، انجیل پس از ۱۳ شب و فرقان (یعنی قرآن) پس از گذشت ۲۴ روز (شب ۲۵) از رمضان نازل گردیده است». [۲]

و همانطور که همه‌ی کتاب‌های آسمانی در ماه رمضان به صورت تمام و کمال و یکباره بر پیامبران نازل شده، آغاز مرحله‌ی نزول متفرق قرآن که با اوایل سوره‌ی علق {اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ} آغاز گشته نیز با این ماه مصادف است [۳] بلکه این رخداد از فضایل این ماه می باشد.

از همین نقطه‌ی آغاز است که الله عزوجل این ماه را به عنوان ماه مدارسه ومراجعه‌ی قرآن بین جبرئیل ورسول الله صلی الله علیه وسلم قرار دادند. از ابن عباس رضی الله عنهما روايت است كه فرمودند: رسول الله صلى الله عليه وسلم بهترين مردم در انجام كارهاى نیک بودند و در رمضان بهترين‌ها بودند چرا که در هر شب از این ماه با جبرییل قرآن را مدارسه می‌نمودند تا آنکه ماه رمضان به پایان می‌رسید، و هنگامی که با جبرييل دیدار می‌نمود از باد وزان (استعاره از سرعت در انجام کارهای نیک واحاطه به انواع آنهاست) بهتر می‌شدند. [۴]

نكته‌ی قابل توجه‌تر در ارتباط تاریخی بین قرآن و رمضان فاصله‌ی بین شروع نزول قرآن در رمضان تا تاریخ وجوب روزه در این ماه است؛ روزه‌ی رمضان در سال ۲ هجری یعنی ۱۵ سال پس از نزول اولین آیه بر رسول الله فرض گردید که خود دلالت بر هر چه ریشه‌ای‌تر بودن قرآن در این ماه نسبت به روزه‌ی واجب دارد. وقتی الله عزوجل این ماه را ـ در میان حکم اول یعنی حکم تخییر بین روزه وفدیه وحکم دوم یعنی جزم واستقرار روزه ونسخ تخییر ـ معرفی می کند اولین وصف آن را نزول قرآن در این ماه می‌شمارد: {شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ}.

از این حقایق شرعی برگرفته از صریح ادله، نظم قرآنی واحکام تاریخی، می‌توان فوایدی را استخراج نمود:

ـ ترتیب اولویت ذکر قرآن در آیه‌ی رمضان نسبت به روزه موافق با اولویت تاریخی آن است، در نتیجه دلالت بر عمق وجودی قرآن در این ماه دارد، همانطور که قرار گرفتن روزه در دو طرف رمضان دال بر الباس شمولی آن در رمضان وعمق وجوبی این فریضه در آن است.

ـ جمع بین این دو عبادت در یک ماه توسط شارع با لفظ وحکم [۵] نشانگر ارتباط قوی ظاهری وباطنی بین این دو است؛ «ف» در {فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ} را فاء تفریع می‌نامند یعنی آنچه بعد از فاء ذکر شود زیر شاخه‌ای از قبل آن یا بیانگر شرطی مقدر است [۶] گویا الله عزوجل خطاب به صحابه بیان می‌دارد که [۷] شرط موفقیت شما در روزه بسته به مقدار فهم وعمل شما به قرآن دارد وماه روزه مصادف با ماه قرآن وجزئی از آن قرار داده شده تا با بهره جستن از اندوخته‌های ۱۵ ساله خویش در زندگی با قرآن وماه نزول آن برتری روزه به عنوان رکنی از ارکان دین بر فدیه مضاعف را تشخیص دهید {الْفُرْقَانِ} واز طرفی دیگر رهایی یافتن از غل و زنجیر شهوت‌ها با روزه گرفتن سبب توفیق هر چه بیشتر برای تلاوت، فهم، و گشایش سینه و تاثیر پذیری مضاعف از قرآن خواهد شد {وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى}.

ـ شروع وحی به عنوان حیات حقیقی انسان با همه‌ی مراحلش توسط الله عزوجل در این ماه وآگاه ساختن رسولش بر آخرین سالی که در قید حیات خواهد بود به‌وسیله دو بار عرضه کردن قرآن در رمضان توسط جبرییل و رسول الله بر یکدیگر [۸] اشاره‌ای است به زندگی مومن؛ که با قرآن آغاز و با آن پایان می‌یابد پس هیچ لحظه‌ای از زندگی‌اش بدون قرآن نخواهد بود و اینکه رمضان بهترین و مناسب‌ترین فرصت‌ها برای این تغییر بزرگ و سرنوشت‌ساز در زندگی او است.

عبدالحکیم سیفی ـ سلفیت


پانویس‌ها:

۱ـ الله عزوجل کلامش را روح نامیده {وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ} (الشورى:۵۲) و در دلیلی صحیح و صریح‌تر رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرمایند: «مثال کسی که که ذکر و یاد الله را می‌کند و کسی که از یاد او غافل است مثال انسان زنده ومرده است». و قرآن اولیٰ به وارد شدن در لفظ ذکر و بلکه برترین ذکر مطلق است.

۲ـ مسند أحمد (ح ۱۶۹۸۴) چاپ موسسة الرسالة. شيخ آلباني در بيان حكم حديث می‌گوید: سند آن حسن و رجالش ثقه هستند. (سلسة الأحاديث الصحيحة: ج۴ ص۱۰۴ ح۱۵۷۵).

نكته‌ی مهم: رای ابن عباس رضی الله عنه وبه دنبال آن جمهور علمای مفسرین بلکه اجماع اهل علم ـ به نقل از قرطبی در تفسیر ـ درباره نزولِ ذکر شده در این روایت ونیز آیات (۳: الدخان) (۱: القدر) و (۱۸۵: البقرة) منظور نزول یکپارچه و کل قرآن از لوح محفوظ به آسمان دنیا در شب قدر است. سپس بعد از آن آیات بر رسول الله صلی الله علیه وسلم به صورت مجزا و متفرق نازل شده و سیاق این روایت (نوع نزول سه کتاب آسمانی مذکور) نیز دلیلی محکم بر این تفسیر است چرا که تمام کتاب‌های آسمانی فرو فرستاده شده بر پیامبران به اجماع اهل علم ـ به نقل از سیوطي ـ به صورت كلى بوده است.

۳ـ از حدیث مطول أم المومنين عائشة رضي الله عنها در مسند إسحاق بن راهويه (ج۳ ص۹۷۰ ح۱۱۴۷) چاپ اول مكتبة الإيمان سعودى با تحقيق عبدالغفور البلوشی. وی در حكم بر سند اين روايت می گوید: إسناده جيد.

۴ـ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالَ: كَانَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وسلم أَجْوَدَ النَّاسِ بِالْخَيْرِ وَأَجْوَدُ مَا يَكُونُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ لأَنَّ جِبْرِيلَ كَانَ يَلْقَاهُ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ حَتَّى يَنْسَلِخَ يَعْرِضُ عَلَيْهِ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وسلم الْقُرْآنَ فَإِذَا لَقِيَهُ جِبْرِيلُ كَانَ أَجْوَدَ بِالْخَيْرِ مِنَ الرِّيحِ الْمُرْسَلَةِ. (صحيح البخاري ح ۴۹۹۷).

۵ـ لفظ: {شهر رمضان… فلیصمه} حکم: اهمیت به قرآن همانطور که در سطور قبل گذشت، و وجوب روزه.

۶ـ بدائع المعاني عبدالمحسن العسكر (ص ۳۸).

اولين مقصود كه مقصود مستقيم بدون در نظر گرفتن مضاف شدن قرآن به این ماه است این است که روزه جزئی از این ماه بوده وفرعی از آن است و دخول ماه شرط وجوب روزه بر مکلف می‌باشد.

۷ـ برای مطالعه بیشتر در این راستا مراجعه شود به برداشت های امام البقاعی ونیز به نقل ایشان از الحرالی در کتاب با ارزشش نظم الدرر (۳/۵۶) دار الکتاب الاسلامی مصر.

۸ـ عَنْ فَاطِمَةَ أَسَرَّ إِلَيَّ النَّبِيُّ صلى الله عليه وسلم أَنَّ جِبْرِيلَ كَانَ يُعَارِضُنِي بِالْقُرْآنِ كُلَّ سَنَةٍ وَإِنَّهُ عَارَضَنِي الْعَامَ مَرَّتَيْنِ، وَلاَ أُرَاهُ إِلاَّ حَضَرَ أَجَلِي. (قسمتى از حديث ۳۶۲۳ صحيح البخاري).

فاطمه دختر رسول الله رضی الله عنها می‌گوید، رسول الله صلی الله علیه وسلم رازی را با من در میان گذاشتند و فرمودند: «من وجبرئیل هر سال قرآن را بر یکدیگر عرضه می‌کنیم و جبرییل امسال دو بار قرآن را بر من عرضه نمودند و من از این کار چیزی جز رسیدن زمان وفاتم نمی‌فهمم».