میان گمان نیک به الله و کردار نیک، ارتباطی تنگاتنگ و همبستگی دایمی وجود دارد به صورتی که گمان نیک جز با کردار نیک سودی نخواهد داشت و کردار نیک بدون گمان نیک به الله ـ سبحانه وتعالی ـ ثمربخش نخواهد شد.
این حقیقتی است که برخی از مسلمانان درکش نکرده و برخی دیگر به مقتضای آن عمل نمیکنند، در نتیجه آثار منفی فهم نادرست در مورد گمان نیک به الله متعال، ـ به این صورت که عملا گمان نیک را از کردار نیک جدا بدانیم ـ به صورتی واضح در جامعهٔ مسلمان دیده میشود.
نمونههایی از این فهم نادرست که میتوان آن را ذکر نمود بسیارند: یکی نماز و واجبات اسلامی را رها کرده و آن را با فهم نادرستش در مورد گمان نیکو به الله توجیه میکند و گمان میکند که همین گمان نیک برای نجات و رسیدن به آمرزش الله و ورود به بهشت برایش کافی است.
دیگری غرق در گناهان و معاصی شده و به کسانی که به وی هشدار داده و او را از سختی مجازات الله ـ اگر با این گناهان بمیرد ـ میترسانند، پاسخ میدهد وی به پروردگار خویش گمان نیکو دارد… اما این و آن، نمیدانند که آنچه را حسن ظن به الله میپندارند در واقع فریب و امیدی نکوهیده از سوی شیطان پست است.
معنای صحیح گمان نیک به الله چنین است که شخص مؤمن به نامها و صفاتی که شایستهٔ الله متعال میباشند و به آثار آنها باور داشته و مطمئن باشد که الله بندگانی که سزاوار رحمتش هستند را رحم میفرماید و یقین داشته باشد که رحمت و مهربانی الله بر خشم و غضبش پیشی گرفته است و ایمان داشته باشد که الله توبهکنندگان و کسانی که به سویش بازگشته و درخواست آمرزش میکنند را میبخشد و عبادت انسانهای مخلص و یکتاپرست را پذیرفته و در مقابل، به آنها پاداش بزرگی عطا مینماید…
هر مسلمانی به راحتی میتوانند رابطهٔ میان گمان نیک به الله ـ متعال ـ و کردار نیک را درک کند اگر به صورت عمیق در کتاب الله و سنت آخرین پیامبرش ـ صلی الله علیه وسلم ـ بیندیشد. این رابطه در حدیثی که ابوهریره ـ رضی الله عنه ـ از پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ روایت کرده کاملا آشکار است.
رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ میفرماید: «یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى : أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِی بِی وَأَنَا مَعَهُ إِذَا ذَکَرَنِی فَإِنْ ذَکَرَنِی فِی نَفْسِهِ ذَکَرْتُهُ فِی نَفْسِی وَإِنْ ذَکَرَنِی فِی مَلَإٍ ذَکَرْتُهُ فِی مَلَإٍ خَیْرٍ مِنْهُمْ وَإِنْ تَقَرَّبَ إِلَیَّ بِشِبْرٍ تَقَرَّبْتُ إِلَیْهِ ذِرَاعًا وَإِنْ تَقَرَّبَ إِلَیَّ ذِرَاعًا تَقَرَّبْتُ إِلَیْهِ بَاعًا وَإِنْ أَتَانِی یَمْشِی أَتَیْتُهُ هَرْوَلَهً».[۱] (الله تعالی میفرماید: من نزد گمان بندهام به خودم میباشم و هرگاه مرا یاد کند من با او میباشم، اگر او مرا به تنهایی یاد کند، من او را در تنهایی یاد میکنم، و اگر مرا در جمعی یاد کند، من او را در جمعی بهتر از آنان یاد میکنم، و اگر یک وجب به من نزدیک شود من یک ذراع[۲] به او نزدیک میشوم و اگر او یک ذراع به من نزدیک شود من یک به اندازهٔ باز کردن دو دست به او نزدیک میشوم و اگر به سویم گام زند من دوان دوان به سویش میروم).
بلکه هر کس در آیاتی که داستان دعوت ابراهیم ـ علیه السلام ـ به قومش را بازگو میکند با دقت بنگرد، آنگاه که به قومش ـ که به جای الله بت میپرستیدند ـ گفت:
{إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَاذَا تَعْبُدُونَ (۸۵) أَئِفْکًا آلِهَهً دُونَ اللَّهِ تُرِیدُونَ (۸۶) فَمَا ظَنُّکُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِینَ} [الصافات ۸۵-۸۷]
(چون به پدر و قوم خود گفت: «چه مىپرستید؟ آیا غیر از آنها، به دروغ، خدایانى [دیگر] مىخواهید؟! پس گمانتان به پروردگار جهانیان چیست؟»
اینجا درمییابد که گمان نیک به الله ـ متعال ـ در حقیقت کردار نیک است و کردار بد را هرگز نمیتوان در کنار گمان نیک به الله متعال قرار داد.
در تفسیر ابن کثیر از این آیه آمده است: قتاده میگوید: یعنی گمان میکنید که الله سبحانه تعالی با شما چه میکند هنگامی که او را ملاقات میکنید حال آنکه غیر او را پرستیدهاید؟!
و شیخ سعدی میگوید: و این سخن، آنها را میترساند که اگر بر شرک خود بمانند مجازات خواهند شد.
ابن قیم ـ رحمه الله ـ معنای حسن ظن به الله را بیان نموده و تأکید میکند که میان گمان نیک به الله متعال و کردار نیک همبستگی وجود دارد. میگوید: بدون شک گمان نیک به الله همراه با احسان میباشد زیرا شخص نیکوکار به پروردگارش گمان نیک دارد مبنی بر اینکه به خاطر نیکوکاریاش به وی پاداش نیک داده و خلاف وعده ننموده و توبهاش را میپذیرد؛ اما شخص بدکاری که بر گناهان بزرگ و ظلم و خلاف پافشاری میکند، وحشت گناه و ظلم و حرام او را از اینکه نسبت به پروردگارش گمان نیک داشته باشد، باز میدارد و این را در دنیای واقعی هم شاهد هستیم که بردهٔ سرکشی که از آقایش اطاعت نمیکند نسبت به وی گمان نیک ندارد و هرگز ترس و وحشت از بدکاری با گمان نیک داشتن یکجا جمع نمیشود چرا که شخص بدکار به اندازهٔ بدکاریاش ترس دارد و کسی بیش از همه نسبت به پروردگارش گمان نیک دارد که بیش از همه فرمانبردار او باشد.
ابن قیم ـ رحمه الله ـ همچنین تفاوت گمان نیک به الله و فریبخوردگی را چنین توضیح میدهد: «تفاوت میان گمان نیک و فریبخوردگی بیان شد و اینکه اگر گمان نیک، انسان را به عمل وادار کرده و او را تشویق و یاری نمود، پس درست است و اگر او را به تنبلی و فرو رفتن در گناهان فراخواند: فریبخوردگی است. گمان نیک همان امید است. پس هر کس امیدش او را به فرمانبرداری از الله جذب نموده و از گناه ترساند، امید او صحیح است؛ و اگر کسی تنبلی و بیکاریاش را امید بشمارد و امیدش تنبلی و تفریط باشد وی فریبخورده است».[۳]
تلاش برخیها برای توجیه فهم نادرستشان در مورد حسن ظن به الله ـ سبحانه وتعالی ـ بر اساس اینکه الله آمرزنده و مهربان است و اینکه رحمتش همه چیز را فرا گرفته و از خشم او پیشیگرفته است و دلیل آوردن بر اینکه الله از مجازات کردن سودی نبرده و آمرزش به وی زیانی نمیرساند… در واقع دلایلی بیاساس است. زیرا با وجود باور به این صفات الله سبحانه و تعالی باید این را نیز در نظر داشت که الله متعال شدید العقاب نیز بوده و دارای حکمت و عدالت است؛ همچنانکه هیچیک از صفاتش مانند رحمت را در غیر محلش نمیگذارد و اگر تکیه کردن به این صفات بدون انجام کردار نیک ـ و چه بسا انجام گناه ـ را حسن ظن بدانیم پس فردای قیامت پاداش فرمانبردار و گناهکار و مؤمن و فاسق و مسلمان و کافر یکی خواهد بود که این شایستهٔ عدالت و حکمت الله سبحانه نیست.
فهم نادرست دربارهٔ این عبادت آشکار قلبی یعنی «گمان نیک»؛ به صورتی که آن را از کردار نیک جدا بدانیم امری جدید نیست بلکه از گذشته وجود داشته و تاریخ آن به دشمنی شیطان با بنیآدم باز میگردد. امام حسن بصری ـ رحمه الله ـ در مورد این بیماری چنین گفته است: «آرزوها گروهی را به خود مشغول ساخت تا اینکه بدون یک نیکی از این دنیا رفتند، یکی از آنها میگوید: من به پروردگارم گمان نیک دارم. او دروغ میگوید… اگر گمان نیک داشت کار نیک میکرد» و همچنین میگوید: «همانا مؤمن به پروردگارش گمان نیک دارد بنابراین کار نیک میکند و تبهکار نسبت به پروردگارش گمان بد دارد و در نتیجه کار بد میکند».
عامر الهوشان ـ ترجمه: ابراهیم منصوری
[۱] صحیح بخاری (۷۴۰۵).
[۲] مسافت از سر آرنج تا نوک انگشت میانهى انسان است.
[۳] الجواب الکافی (۲۴).