هنگام فتنهها و شدت گرفتن آن با نگاه به دو مساله میتوان دانست که عزلت برای مومن بهتر است یا مخالطت:
نخست: نگاه به تاثیری که مومن میتواند بر فتنه بگذارد:
برخی از مردم نسبت به فتنهای که رخ داده علم و درایت و آگاهی دارند. او میتواند وضعیت مردم را اصلاح کند و امورشان را به صلاح آورد و شری که از فتنه به آنان میرسد را از بین ببرد و اگر نتواند همهشان را از فتنه حفظ کند حداقل خواهد توانست گروهی از آنان را نجات دهد.
برخی دیگر توانایی اصلاح مردم را ندارند و نمیتوانند آنان را از فتنه دور کنند یا شر آن را کمتر کنند که این یا به سبب جهل است یا به سبب ضعف عقل و درایت یا به علت دشواری و بزرگی تاثیر فتنه بر او و دیگران. برای همین کسی توانایی مقاومت در برابر آن را ندارد.
دوم: از جهت تاثیری که ممکن است فتنه بر مومن بگذارد:
زیرا برخی ممکن است در صورت روبرو شدن با فتنه هلاک شوند یا دیگران را هلاک سازند.
برخی نیز ممکن است به سبب علم و عقلشان حتی اگر از فتنه تاثیری اندک گیرند اصل دینشان آسیبی نبیند.
با نگاه به این دو جهت، مومن میتواند تشخیص دهد که آیا اختلاط با مردم و روبرو شدن با فتنه برایش بهتر است، یا عزلت و دوری از آن.
بسیاری از مردم تنها به یکی از این دو جهت توجه میکنند و برای همین در شناخت آنچه بهتر است دربارهی خود و دیگران دچار اشتباه میشود:
برای مثال کسی که در صورت مخالطت با مردم امر دینشان را اصلاح میکند و امورشان را تصحیح میکند و آنها را از تاثیرات فتنه حفظ میکند، اما عبادتش کم است و در دین خود مقصر، چنین کسی بیش از آنکه فتنه به او زیان بزند، به مردم سود میرساند. برای چنین کسی بهتر است که با فتنه روبرو شود و برای اصلاح تلاش کند، حتی اگر ذاتا بر عبادت او اثر بگذارد، البته تا وقتی که اصل دینش محفوظ بماند. زیرا سودی که از او به دیگران میرسد در میزان اعمال او و دیگران بزرگتر و بیشتر از زیانی است که به او میرسد.
اما کسی که ممکن است خود را هلاک سازد و در صورت تلاش برای اصلاح مردم در دوران فتنه چیزی از دین خودش باقی نمانَد؛ برای چنین کسی در امان ماندن خودش واجبتر است و دوری از فتنهها لازم. او بیش از دیگران باید مواظب خودش باشد.
نگاه به تاثیر انسان در فتنهها بر دیگران و تاثیر فتنهها بر او میزانی است که مومن واقعی با آن به حق پی میبرد؛ چراکه اگر نفع انسان به دیگران بزرگتر باشد و بر ضرری که به خود مومن میرسد برتری داشته باشد، با نگاه به آن مقدار از دینش که از دست میدهد و مقداری از دین مردم که حفظ میکند میتواند به جایگاه خود در فتنه پی ببرد.
برای همین است که احوال صحابه و موضع آنان در فتنهها و شرایط سخت با یکدیگر متفاوت است، چرا که شرایط و اوضاع و اجتهاداتشان در این زمینه یکی نبوده و کسی که از روی علم اجتهاد کند ـ حتی در صورت خطا ـ اجر خود را دارد.
شیخ عبدالعزیز طریفی ـ ترجمه: احمد معینی