آیا بدعتی به نام بدعت حسنه داریم؟

سوال:

به این شبهه چگونه پاسخ دهیم؟ عده‌ای می‌گویند ما بدعت حسنه و بدعت سیئه داریم و به این سخن پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ استناد می‌کنند که فرموده‌اند: «هر کس در اسلام سنتی حسنه بگذارد اجر آن و اجر کسی که به آن عمل نماید را تا روز قیامت خواهد داشت» یا آنطور که ایشان ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرموده است؟

پاسخ:

به این شبهه از چند جهت می‌توان پاسخ داد:

نخست: هر کس به یک حدیث استناد می‌کند با چند مساله را رعایت کند:

۱ـ صحت دلیل

۲ـ صحت استدلال

دوم: کسی که به آیه یا حدیثی استدلال می‌کند باید همه‌ی آیات و احادیث موجود در آن باب را یکجا کرده و سپس به آن استدلال نماید، چون اگر صرفا یک آیه را بگیرد و دیگر آیاتِ متعلق به آن موضوع را نادیده بگیرد، یا تنها یک حدیث را بگیرد و احادیث دیگر را رها کند از جمله کسانی خواهد بود که پی‌گیر متشابهات هستند، و این روش اهل بدعت است نه طریقه‌ی اهل سنت.

چرا که روش اهل سنت جمع بین آیات و جمع بین احادیث است.

شیخ احمد شاکر رحمه الله می‌گوید: «اگر دو حدیث از نظر ظاهری با یکدیگر تعارض داشته باشند، اگر بتوان بین‌شان جمع بست نباید به راهی دیگر رفت و باید به هر دو عمل کرد».

و شیخ شنقیطی رحمه الله می‌گوید: «جمع در صورت امکان واجب است، و بر ترجیح بین ادله اولویت دارد، چنانکه در علم اصول آمده است».

سوم: کسی که در مساله‌ای سخن می‌گوید که جدید نیست نیاز به ذخیره‌ای از سخن علما دارد؛ کسانی که در علم راسخ هستند. زیرا ممکن نیست فهمی جدید بیاورد!

امام احمد می‌گوید: «هرگز در مساله‌ای که در آن امامی نداری سخن نگو».

چهارم: این مساله به خصوص از جمله مواردی است که اهل بدعت به آن تمسک جسته‌اند حال آنکه دلیلی برای آنان نیست و نمی‌توانند به آن استدلال جویند.

زیرا آنجا که پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ می‌فرماید: «هر که در اسلام سنتی حسنه پای گذارد اجر آن و اجر کسانی که پس از وی به آن عمل کنند را خواهد داشت، بدون آنکه از پاداش آنان چیزی کم شود، و هر که در اسلام سنتی بد پایه گذارد گناه آن و گناه کسی که پس از وی به آن عمل کنند را خواهد داشت بدون آنکه از گناهانشان چیزی کم شود» (مسلم) این حدیث سببی دارد و اهل علم به معرفت سبب ورود احادیث اهمیت داده‌اند.

سبب ورود این حدیث چنان است که در صحیح از جریر بن عبدالله رضی الله عنه آمده. وی می‌گوید: در آغاز روز (پس از صبح تا کمی پیش از ظهر) نزد پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ بودیم. ناگهان گروهی آمدند پابرهنه و بی‌لباس که تنها چادر یا عبایی بر دوش داشتند و شمشیری بر گردن. بیشترشان و بلکه همه‌شان از مُضَر بودند. چهره‌ی پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ با دیدن فقر آنان [از غصه] دگرگون شد، پس وارد [خانه‌اش] شد سپس بیرون آمد و امر کرد بلال اذان داد و سپس اقامه کرد، پس نماز گزارد و آنگاه چنین خطبه خواند:

{يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ}[نساء: ۱]

(ای مردم از پروردگارتان که شما را از نفس واحدی آفرید پروا دارید)

تا پایان آیه و آیه‌ی سوره‌ی حشر را تلاوت نمود که:

{اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ} [حشر: ۱۸]

(تقوای الله را پیشه سازید و هر کس بنگرد که برای فردا [ی خود] چه از پیش فرستاده)

پس هر کس از دینار و درهم و لباس و صاع گندم و صاع خرمایش صدقه داد. راوی می‌گوید: حتی نصف خرما. پس مردی از انصار کیسه‌ای را با زحمت فراوان آورد. سپس مردم پی در پی صدقه کردند تا جایی که دو پشته از غذا و لباس را دیدم، آنطور که چهره‌ی پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ را دیدم که می‌درخشید، پس فرمود: «هر که در اسلام سنتی حسنه بگذارد، اجر آن و اجر کسانی که پس از وی به آن عمل کند برای اوست بدون آنکه از پاداش‌های آنان چیزی کم شود، و هر کس در اسلام سنتی بد به جای گذارد، گناه او و گناه هر کس که پس از وی به آن عمل کند بر گردنش خواهد بود بدون آنکه از گناهان آنان چیزی کم شود» بر اساس این حدیث مشخص می‌شود که منظور ایشان بدعت در دین نیست بلکه عمل به آنچه مشروع است می‌باشد.

زیرا پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ آنان را به صدقه تشویق کرد و هنگامی که آن صحابی کیسه‌ای سنگین آورد مردم در پی او صدقات خود را آوردند و به وی اقتدا نمودند، بنابراین او نیز اجر کسانی که در این کار مشروع به او اقتدا کردند را خواهد داشت.

این کجا و کسی که مردم در بدعت‌ها به وی اقتدا می‌کنند کجا؟! چنین کسی در سنتی بد مورد اقتدا قرار گرفته.

همچنین به کسانی که چنین استدلال می‌کنند می‌گوییم: ضابطه‌ی اینکه فلان کار سنتی حسنه یا سیئه هست چیست؟ چیزی که از نظر تو حسنه و زیبا است، از نظر دیگری بد است و زشت.

اما ضابطه‌ی اهل علم چنین است که هرگونه بدعت آوری در دین از قبیل سنت سیئه است.

اگر بگویند چرا؟ می‌گوییم: زیرا لفظ «کل» (هر) از الفاظ عموم است و پیامبر علیه الصلاة والسلام فرموده است: «از امور نوساخته [در دین] برحذر باشید، چرا که هر نوساخته‌ای بدعت است و هر بدعتی گمراهی است» (به روایت امام احمد و دیگران).

پنجم: علما این حدیث را حمل بر سنتی کرده‌اند که از یاد رفته، نه برای ساختن شعائر و عباداتی که خداوند به آن اجازه نداده است.

برای همین صحابه از این سخن پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ چیزی جز این ندانستند. از صحابه نقل نشده که رسمی جدید در دین خدا بسازند و همینطور ثابت نشده که سنتی جدید پایه گذاری کنند و مدعی شوند کارشان سنت حسنه است!

اینکه پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ امر به پایبندی به سنت خودش و سنت خلفای راشدین پس از خود نموده برای همین است.

با این وجود از هیچ یک از خلفای راشدین ثابت نشده که عبادتی نو که در دوران پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ نبوده از خود ساخته باشند.

ابن حزم رحمه الله می‌گوید: «بنابراین هرکس این را جایز بداند که خلفای راشدین سنت‌هایی داشته‌اند که پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ قرار نداده این را هم جایز دانسته که چیزی را که در دوران او ـ صلی الله علیه وسلم ـ حلال بوده حرام کنند، یا چیزی را که پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ حرام کرده حلال بگردانند، یا فریضه‌ای را واجب کنند که پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ واجبش نکرده، یا فریضه‌ای را که ایشان ـ صلی الله علیه وسلم ـ واجب کرده ساقط سازند؛ و همه‌ی این موارد را اگر کسی جایز بداند به اجماع امت و بی‌هیچ اختلافی کافر و مشرک به الله متعال است».

ششم: از جمله شروط پذیرش یک عمل این است که بر اساس سنت باشد، و بدعت نه اینکه جزو سنت نیست بلکه مخالف آن است.

برای همین است که پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ می‌فرماید: «هرکه در این امر ما (دین) چیزی را نو بسازد که از آن نیست آن [چیز] مردود است» (بخاری و مسلم)

و در روایتی دیگر: هر که عملی انجام دهد که دستور ما بر آن نیست، پس آن [َکار] مردود است.

هفتم: حقیقت همه‌ی بدعت‌ها، نشان دادن چیزی است که انگار پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ آن را ندانسته (والعیاذ بالله) و بلکه بی‌ادبی در برابر مقام ایشان ـ صلی الله علیه وسلم ـ است. هر بدعتگذاری انگار دارد یک نقص یا اشتباه از پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ می‌گیرد و او را به عدم ابلاغ آشکار دین متهم می‌کند و بلکه بدتر کارش طعن در قرآن است، زیرا الله متعال می‌فرماید:

{الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي} [مائده: ۳]

(امروز دینتان را برایتان کامل ساختم و نعمتم را برایتان به اتمام رساندم)

و بدعت‌ها در واقع استدراک و خرده گرفتن از شریعت است!

امام مالک رحمه الله می‌گوید: هر که در دین بدعتی بگذارد که آن را حسنه بپندارد، اباالقاسم ـ صلی الله علیه وسلم ـ را متهم ساخته، زیرا الله متعال می‌فرماید: {الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي} پس هر چه آن روز [جزو] دین نبوده امروز هم [جزو] دین نیست.

چیزی نیست که باعث نزدیکی به الله عزوجل شود مگر آنکه پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ به امتش یاد داده است.

همینطور بدعت‌ها باعث ترک سنت می‌شوند. ابن مسعود رضی الله عنه می‌گوید: «پیروی کنید و بدعت نیاورید که شما را کفایت شده است» (به روایت دارمی)

[برخی از اهل بدعت به سخن عمر رضی الله عنه درباره‌ی تراویح استناد می‌کنند که فرمود: «چه نیک بدعتی است این» که در این باره مطلبی مفصل به زودی منتشر خواهیم کرد].

والله تعالی اعلم

عبدالرحمن بن عبدالله السحیم ـ ترجمه: احمد معینی