وی ابوحارث، لیث بن سعد بن عبدالرحمن، امام اهل مصر در فقه و حدیث است. وی مولای قیس بن رفاعة است.
امام لیث بن سعد به سال ۹۴ هجری برابر با ۷۱۳ میلادی در دوران خلافت ولید بن عبدالملک در «قَلقَشَنده» واقع در سه فرسنگی قاهره به دنیا آمد. قلقشند یکی از روستاهای استان «قلیوبیه» در مصر است.
اما اصل و نسب وی به اصفهان در سرزمین فارس برمیگردد. عیسی بن زغبة از لیث بن سعد نقل میکند که وی گفت: اصل ما از اصفهان است پس در مورد آنها (یعنی اهل اصفهان) یکدیگر را به نیکی وصیت کنید.
ذهبی نیز در سیر اعلام النبلاء وی را مصری و اصفهانی میداند و سپس میگوید: «اهل بیت او میگویند: ما از پارسیانیم و از اهل اصفهان میباشیم. و منافاتی بین دو قول وجود ندارد». (یعنی میان اینکه او را مصری و یا فارس بدانیم تعارضی نیست زیرا وی در مصر دیده به جهان گشوده و در آن زندگی کرده است و از سوی دیگر اصالتا اصفهانی است).
زندگی و اقامت وی:
همانطور که گذشت وی در مصر دیده به جهان گشود اما در طلب علم به سرزمینهای گوناگونی سفر کرد و سپس در مصر مستقر گردید.
وضعیت عمومی جهان اسلام در دوران لیث بن سعد:
به طور کلی میتوان دوران لیث بن سعد را دورانی آرام دانست که در آن اهل سنت و جماعت قدرت داشتند و اهل بدعت چندان قدرت و شوکت نیافته بودند. به طوری که از لیث بن سعد روایت شده که گفت: به سن ۸۰ سالگی رسیدم و هرگز با صاحب بدعتی جدل نکردم.
امام ذهبی در توضیح این سخن لیث ین سعد میگوید: هواها و بدعتها در دوران لیث و مالک و اوزاعی، ضعیف و بی اثر بودند و سنت ظاهر و عزیز بود. اما در دوران احمد بن حنبل و اسحاق بن راهویه و ابوعبید بدعتها سر بر آورده و اهل حدیث دچار آزمایش و سختی شدند و اهل بدعت با همکاری حکومت سر بلند کردند و اینجا بود که علما به جدال با آنها بر اساس قرآن و سنت نیاز پیدا کردند…
شخصیت لیث بن سعد:
فقه و علم وی:
بسیاری از علماء و فقهاء به علم و فقه و نبوغ امام لیث بن سعد (رحمه الله) گواهی دادهاند. امام شافعی رحمه الله با وجود آنکه خود نزد مالک دانش آموخته بود میگوید: لیث بن سعد فقیه تر از مالک است جز اینکه یارانش [برای حفظ علم و فقه وی] اقدام نکردند.
امام شافعی در جای دیگر میگوید: لیث بیشتر از مالک پیرو اثر و حدیث است.
فضل بن زیاد میگوید: احمد بن حنبل میگفت: لیث علم بسیاری دارد و حدیثش صحیح است.
ابوداوود میگوید: احمد بن حنبل میگفت: در میان مصریان حدیث کسی صحیحتر از لیث بن سعد وجود ندارد و «عمرو بن حارث» به وی نزدیک است.
علی بن مدینی میگوید: لیث «ثبت» است.
کرم و سخاوت وی:
از بارزترین صفات امام لیث بن سعد در کنار علم و فقه و ورع ایشان صفت سخاوت و کرم بود تا جایی که ایشان به این صفت مشهور و زبانزد همه بود.
محمد بن رمح میگوید: درآمد لیث بن سعد هشتاد هزار درهم در سال بود اما هیچ گاه زکات بر آن واجب نگشت زیرا وی هیچگاه آن را [تا سر سال] باقی نمیگذاشت [تا زکات بر آن واجب شود] بلکه به خاطر کرم و سخاوت خود همهی آن را انفاق میکرد.
میگویند زنی به نزد لیث آمد و به او گفت: ای ابا حارث فرزندی معلول دارم که دلش عسل میخواهد. پس لیث دستور داد به او یک «مرط» عسل دهند و مرط ۱۲۰ «رطل» (۱) است.
جایگاه لیث بن سعد در مصر:
لیث رحمه الله فقیه مصر و محدث و محتشم و رئیس آن به حساب میآمد. منصور خلیفهی عباسی خواست که او را به ولایت مصر بگمارد اما او نپذیرفت. اما با این وجود والی مصر و قاصی آن تحت امر وی بودند و در همهی امورد به رای و مشورت وی عمل میکردند.
شیوخ وی:
وی از تابعین بسیاری همچون عطاء و نافع و ابوالزبیر و زهری حدیث روایت کرده است. گفته شده او پنجاه و چند تابعی را درک کرده است.
دانش آموزان وی:
خلق بسیاری از وی روایت کردهاند از جملهی شیخ وی ابن عجلان و ابن لهیعة و هشیم و ابن وهب و ابن مبارک، و عطاف بن خالد، و شبابة و أشهب، و سعيد بن شرحبيل، و سعيد بن عفير، و قعنبي، و حجين بن المثنى، و سعيد بن أبی مريم، و آدم بن ابی إياس، و احمد بن يونس، و فررزندش شعيب بن ليث، و يحيى بن بكير، و عبد الله بن عبد الحكم، و منصور بن سلمة، و يونس بن محمد، وابو نضر هاشم بن قاسم، ويحيى بن يحيى ليثی، و يحيى بن يحيى تميمي، و ابوالجهم العلاء ابن موسى، و قتيبة بن سعيد، و محمد بن رمح، و يزيد بن موهب الرملی، و كامل بن طلحة، و عيسى بن حماد زغبة، و عبد الله بن صالح كاتب، و عمرو بن خالد، وعبد الله بن يوسف تنيسی.
برخی از مولفات وی:
از مولفات وی میتوان از «کتاب التاریخ» و «کتاب المسائل فی الفقه» نام برد.
دربارهی وی گفتهاند:
ابن وهب میگوید: اگر مالک و لیث بن سعد نبودند مردم گمراه میشدند.
عثمان بن صالح میگوید: مردم مصر عثمان را کوچک میشمردند. تا آنکه لیث بن سعد در میان آنها رشد کرد و دربارهی فضائل عثمان به آنها گفت پس از کم شمردن عثمان دست کشیدند. و اهل حمص (در شام) علی را کم میشمردند تا آنکه اسماعیل بن عساش در میان آنها بزرگ شد و فاضئل علی را به آنها گفت پس از کارشان دست کشیدند.
ابوحاتم میگوید: او نزد من از «مفضل بن فضالة» بهتر است.
سعید الآدم میگوید: «علاء بن کثیر» میگفت: لیث بن سعد سرور و امام و عالم ماست.
صفدی دربارهی وی میگوید: وی بزرگ مصر و رئیس و محتشم آن بود… بطوری که نائب و قاضی تحت امر و مشورت وی بودند و شافعی از اینکه نتوانسته بود با وی دیدار کند تاسف میخورد…
وفات وی:
وی به روز جمعه ۱۵ شعبان سال ۱۷۵ هجری برابر با ۱۶ دسامبر سال ۷۹۱ میلادی دار فانی را وداع گفت.
خالد بن عبدالسلام الصدفی میگوید: به همراه پدرم در تشییع جنازهی لیث بن سعد شرکت کردم و هیچ تشییع جنازهای را بزرگتر از آن ندیدم. دیدم که بر چهرهی همهی مردم غم و اندوه آشکار است و هر کدام دیگری را تسلیت میگوید و میگریند. پس به پدرم گفتم: پدرم مثل اینکه همهی مردم صاحب عزایند! پس گفت: پسرم دیگر مانند این تشییع جنازه نخواهی دید.
عبدالله م
منبع: عصر اسلام
۱- رطل یک واحد اندازهگیری شرعی است که بر چند نوع میباشد: ۱- رطل عراقی که نزد جمهور علما ۳۸۲ گرم است. ۲- رطل شامی که نزد جمهور علما ۱۷۸۵ گرم میباشد. ۳- رطل مصری که ۴۴۹ گرم است. (علي جمعة، المكاييل والموازين الشرعية – برگرفته از ویکی پدیای عربی)