یقین؛ این سرّ نَهان

از میان همه‌ی کتابها علاقه‌ی ویژه‌ای به کتب تراجم و شرح حال بزرگان داشتم و نور چشمم کتب اخبار پارسایان از پیشینیان امت بود.

از مراتب اعلای عبادت و درجات بالای ایمانشان، و احوال شگفت‌انگیز زهد و پارسایی آنها همواره در شگفتی بی پایان به سر می‌بردم…

دمی نمی‌گذشت که با خود سخن امام اهل سنت احمد بن حنبل را تکرار می‌کردم: ما کجا و آنها کجا؟

سپس تصمیم گرفتم با تلاش و کوشش از مکنونات درون و آنچه در درونشان پنهان شده آگاهی یابم!

بدنبال رازی بگردم که در گنجینه‌ی سینه‌هایشان بود و آنها را به این درجه رساند؛ چه بسا دل‌های ما نیز به آنچه دل‌های آن بزرگان سامان یافت سامانی یافته و اندکی از احوالات ایمانی آنان در وجودمان بیاید.

به سخنی از بکر بن عبدالله مزنی در مورد صدیق امت رضی الله عنه برخورد کردم که گفته بود: «به خدا سوگند ابوبکر با زیادی نماز و روزه بر دیگران پیشی نگرفت بلکه بخاطر آنچه بود که در قلبش نهفته بود!»

شوقم برای کشف آنچه در درون صدیق نهفته شده بود فزونی یافت… چیزی که باعث شده بود به جایی رسد که از دیگر افراد امت متمایز شود…

سپس در اثنای مطالعه‌ی سیرت امام مالک رحمه الله سخنی از امام عبدالله بن مبارک توجهم را به خود جلب کرد:

«هیچ شخصی را ندیدم که به درجه‌ی مالک بن انس رسیده باشد در حالی که نماز و روزه‌ی بسیاری نداشت مگر آنکه اسرار و نهانی داشته است!!»

و هنگامی که از او درمورد ابراهیم بن ادهم پرسیده شد فرمود: انسان فاضلی است و صاحبِ نهان است!!

حرصم بر شناخت این «سر نهان» آنها شدت یافت و تلاش کردم این سر پنهان را کشف کنم.

همچنان این حس در اعماق دلم در حرکت بود که ناگهان به حدیثی برخوردم که قلبم با دیدن آن از شادی به پرواز در آمد و به خاطرش نتوانستم شادمانی‌ام را پنهان کنم!

می‌خواهی بدانی رازی که زندگی‌ات را تغییر می‌دهد چیست؟

رسول الله صلی الله علیه و آله و سم می فرمایند: «اول این امت با پارسایی و یقین اصلاح شده، و آخر امت با بخل و آرزومندی هلاک می شود» [روایت امام طبرانی و همچنین امام احمد در کتاب الزهد و شیخ آلبانی این حدیث را صحیح دانسته است].

اکنون دانستی آن چیزی که در قلب ابوبکر نهان شده بود و رازی که امثال مالک و ابراهیم بن ادهم و حسن بصری و احمد بن حنبل را بالا برده بود، چه بود؟!

آن راز «یقین» است.

همان یقینی که امام ابن قیم رحمه الله در موردش می‌گوید: «منزلت یقین در ایمان به مانند منزلت روح نسبت به بدن است؛ اینجاست که عرفا بر یکدیگر برتری می‌یابند، و مسابقه دهندگان در آن از هم سبقت می‌گیرند، و عاملان در آن پیش می تازند».

همان یقینی که ابن مسعود رضی الله عنه در موردش می‌فرماید: «صبر نصف ایمان است، و یقین همه‌ی ایمان».

چه بسیار عمر خویش را با اعمال بسیاری که بدن خویش را برای انجام آن به تحمل سختی وا داشتیم، تباه کردیم، درحالی که اعمالمان خالی از یقین و باور بود. بدینسان سود کارهایمان اندک و اثرش ضعیف گشت.

یقین روحِ اعمال قلبی، و اساس و پایه‌ی عبادت‌های نهانی است؛ به همین سبب پیشینیان آن را می‌آموختند و به آموختن آن تشویق می‌کردند.

خالد بن معدان می‌گوید: «یقین را بیاموزید آنچنان که قرآن را می‌آموزید تا اینکه آن‌را بشناسید؛ همانا من آن‌را می‌آموزم».

آیا می‌خواهی نیکی‌های اندک و ناچیزت گناهان کبیره و بزرگت را از بین ببرد؟!!

دمی به یقینت بنگر!

شیخ الاسلام ابن تیمیه می‌گوید: «امکان دارد یک نیکی به علت همراه داشتن صداقت و یقین، گناهان کبیره را از بین ببرد».

ابوذر رضی الله عنه ما را از حقیقتی بسیار مهم باخبر می‌سازد: «مثقال ذره‌ای گندم از انسان با تقوا و دارای یقین، بهتر و پسندیده‌تر و بزرگتر از کوهها عبادت انسان‌هایی است که فریب اعمال نیکشان را می‌خوردند».

امام غزالی رحمه الله می‌فرماید: «اندکی یقین به از عمل بسیار».

آیا شده دست دعا بسوی بالا برداری، بسیار دعا کنی، اما نشانه‌ای از پذیرش نیابی؟

دمی به یقینت بنگر!

رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرماید: «درحالی خدا را بخوانید که نسبت به اجابت یقین دارید» [روایت امام ترمذی؛ شیخ آلبانی این روایت را حسن دانسته است].

آیا ناگواری‌های دنیا تو را خسته کرده و مصیبت‌های زندگی دلت را به رنج می‌آورد؟!

دمی به یقینت بنگر!

چرا که یقین سبب اصلی آسان شدن تحمل مصیبت‌ها و تخفیف بلاها است.

«خدایا یقینی به ما بده که تحمل مصیبت‌های دنیا را برایمان آسان گرداند» [روایت امام ترمذی].

آیا از جستجوی خوشبختی خسته شده‌ای و از رسیدن به آرامش نا امید گشته‌ای؟

دمی به یقینت بنگر!

چرا که یقین خوشبختی روح و آرامش قلب را به ارمغان می‌آورد. بگذار برای روشن شدن قضیه مثالی بیاورم:

انسان فقیر و مستمند و عیال‌واری را تصور کن که کمرش از بدهکاری خم شده و دیدن حال و روزش انسان را به گریه می‌اندازد… سپس به او خبر می‌دهند که عمویش در دیار فرنگ از دنیا رفته و ثروتی بالغ بر صد میلیون دلار از خود برجای گذاشته و هیچ وارثی جز او ندارد!! اما کارهای اداری حصر وراثت و انتقال ثروت اندکی به طول می‌انجامد و تا قبل از یک سال قادر به دریافت آن ثروت نخواهد بود…

به من بگو:

این سال را چگونه زندگی می‌کند؟ این روزها را چگونه سپری می‌کند؟

یقین و باور انسان مؤمن به آنچه خداوند در بهشت برایش فراهم کرده با وجود همه‌ی بلاها و فقر و نداری‌ها او را خوشبخت می‌کند و آرامش را برایش به ارمغان می‌آورد.

آیا روزی اندیشه کرده‌ای که از ائمه‌ی دین و شخصیت‌های برجسته‌ی اسلام باشی؟

برای تحقق این رؤیا به یقین متوسل شو چرا که خدایمان می‌فرماید:

{وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَکَانُوا بِآیَاتِنَا یُوقِنُونَ}

«و از آنان پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت می‌کردند، چون شکیبایی ورزیدند، و به آیات ما یقین داشتند».

شیخ الاسلام ابن تیمه رحمه الله می‌فرماید: «امامت در دین، با صبر و یقین بدست می‌آید».

خدایش رحمت کند چرا که صبر درهای شهوات را می‌بندد، و یقین درهای شبهات را، و کسی که این دو در را بست به درجه‌ی امامت در دین خواهد رسید.

آیا نفست مشتاق دقت در تفکر و خوب انجام دادن مهارت تدبر است؟

دمی به یقینت بنگر!

چرا که یقین سبب می‌شود از آیات خواندنی سود بَری و از آیات دیدنی عبرت گیری؛

اولی: {قَدْ بَیَّنَّا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ}

«همانا ما آیات و نشانه‌ها را برای گروهی که یقین دارند، آشکار و روشن ساخته ایم».

و دومی: {وَفِی الْأَرْضِ آَیَاتٌ لِلْمُوقِنِینَ}

«و در زمین [عبرت و] نشانه‌هایی برای اهل یقین است».

یقین سبب می شود بهتر فرامین خداوندی را انجام دهی:

{وَمَنْ أَحْسَنُ مِنْ اللَّه حُکْمًا لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ}

«چه کسی بهتر از الله، برای گروهی که یقین دارند، حکم می‌کند؟!»

و قبل و بعد از آن: این یقین است که توحیدت را تصحیح می‌کند، و توحید جز با آن معنایی نمی‌یابد.

رسول الله صلی الله علیه و سلم در حدیثی که امام مسلم رحمه الله روایت کرده خطاب به یکی از یارانش می‌فرماید: «هر که را پشت این دیوار یافتی که با یقین شهادت می‌دهد «لا إله إلا الله»، او را به بهشت بشارت بده».

و در پایان سرورانم:

این یقین است که زندگی‌تان را تغییر می‌دهد و عبادت‌هایتان را بزرگ می‌کند، و آثار و نتایج فراوانی همچون پذیرش دعا، توفیق و برکت، و آرامش قلب و موفقیت در زندگی را به همراه خواهد داشت.

هیچ چیزی همانند یقین نیست؛ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «پس از یقین هیچ نعمتی همانند عافیت به کسی داده نشده» [روایت امام احمد و امام ترمذی؛ شیخ آلبانی آن را صحیح دانسته است].

پس برای آموزش و شناخت معانی یقین و تلاش برای تحقق آن بشتابیم و شعارمان این باشد:

زندگی‌ام وقتی شیرین خواهد بود که همراه با یقین باشد و زمانی تلخ خواهد شد که عاری از یقین باشد.

عبدالله الحویل