۷ـ شیخ به پیاده ساختن سنت در همهی امورش توجه نشان میداد: ایشان ـ رحمه الله ـ صرفا یک معلم زبانی نبود، بلکه گفتههای خود را با عمل همراه میکرد و به تطبیق سنتها ـ ولو سنتهای ظریف ـ اهمیت نشان میداد و اینگونه عالمی ربانی بود.
وقتی داری این نوشته را میخوانی احساس میکنی تاثیر زیادی بر تو گذاشته چون میدانی او به چیزی که خودش میگوید عمل میکرد. همچنین میگفت: «علم بدون تربیت ضررش بیشتر از نفعش هست، اما علم همراه با تربیت نتیجهی دلخواه را محقق میسازد… این فایدهی علم است، که انسان ربانی شود. به این معنی که برای عبادت الله بر اساس شریعت او تربیت شود» [نگا: کتاب العلم، اثر شیخ ابن عثیمین: ۱۸۵]
مثالهای زیادی بر این موضوع هست از جمله:
ـ وقتی در حال گفتگو با کسی وارد مسجد میشد با پای راست وارد میشد و دعای دخول به مسجد را میگفت اگرچه آن فرد در حال سخن گفتن بود و همینطور هنگام بیرون آمدن از مسجد.
ـ یادم نیست بدون مسواک زدن نماز بخواند.
ـ همیشه سعی میکرد اگر در عبادتی چند سنت وارد شده بود همهی آنها را گاه به گاه انجام دهد، مانند روش تسبیح پس از نمازهای فرض، و این تطبیق عملی چیزی بود که در درسهایش دربارهی فواید تنویع سنت بیان میکرد از جمله حفظ علم، تطبیق سنت، و از بین بردن عادت که باعث میشود معانی اذکار به یاد انسان نیاید. (مثلا دعای استفتاح آغاز نماز به چند صورت در سنت وارد شده که همه درست است. اگر انسان فقط به یک دعا عادت کند در اثر عادت ممکن است بدون یادآوری معنا آن را بگوید. بهتر آن است که همهی این دعاها را گاه به گاه بگوید).
ایشان سعی میکرد به جز موارد اضطراری نمازهای سنت راتبه (نمازهای قبلیه و بعدیه) را در خانه ادا کند.
۸ـ توجه شیخ ـ رحمه الله ـ به وقت: ایشان اهمیت بسیاری به وقت خود قائل بودند و این چیزی است که همهی کسانی که شیخ را میشناسند در موردش اتفاق دارند. من تاثیر این خصلت شیخ را بعدها در طلاب ایشان نیز دیدم که خداوند به واسطهی آنان به امت سود رساند.
از مظاهر اهمیت شیخ ـ رحمه الله ـ به وقت:
ـ ترتیب و جدولبندی کارهای روزانه و توجه به وقت معین درسها و تعداد سوالات در هر درس. شیخ معمولا اجازه نمیداد بیش از سه سوال در یک موضوع پرسیده شود.
ـ توجه به وقت قرارها. ایشان طلاب خود را نیز بر همین اساس تربیت میکرد.
ـ وقت رفتن از خانه به مسجد را با خواندن قسمت تعیین شدهی روزانهاش از قرآن آباد میکرد. ایشان اجازه نمیداد کسی با اتومبیل وی را به مسجد ببرد. اما دربارهی بازگشت ایشان به خانه نپرس. همه را برای فتوا یا تصحیح کتابهایی که از روی نوارهای ایشان پیاده شده بود استفاده میکرد و اگر این موارد نبود تقاضای طلابی که درخواست میکردند دربارهی متون مختصر توضیح دهد را اجابت میکرد.
یادم هست خیلی از کتابهایی که هماکنون چاپ شدهاند همین شروح شیخ در راه بازگشت به خانه بودند! مانند توضیح ایشان بر کتاب «کشف الشبهات» و تعلیق بر «منظومة القواعد الفقهية» اثر شیخشان علامه سعدی.
عمر المقبل ـ ترجمه: احمد معینی