فلسطین دیروز، فلسطین امروز

{إن الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم} [رعد:۱۱]

هر دو طرف مبارزه تغییر کرده‌اند:

برادران و خواهران فلسطینی ما ذلت را به مقاومت و ترس را به شجاعت و فرار را به ثبات و تکیه بر حکومت‌ها را به توکل بر خداوند و اعتماد به نفس تغییر داده‌اند.

و در حقیقت بزرگترین تحول این است که آنان از ضعف ایمان و کمبود تدین و اشتغال به حرکت‌های ایدئولوژیک وضعی (سوسیالیسم و ناسیونالیسم و ناصریسم) به نیروی ایمان و انتشار تدین و حرکت تحت بیرق اسلام و جهاد تغییر مسیر داده اند.

از مظاهر این تغییر می‌توان به این موارد اشاره کرد:

۱- اقبال به شهادت در راه الله به شکلی بی سابقه؛ شهادت، واژه‌ای است که بر زبان هر کوچک و بزرگ و مرد و زن تکرار می‌شود. آنها به همان اندازه که از «وهن» (محبت دنیا و تنفر از مرگ) خلاصی یابند خداوند آن را بر قلب‌های دشمنانشان خواهد انداخت.

۲- روی آوردن به کتاب خدا. اکنون در هر محله یا روستایی حلقه یا حلقات حفظ قرآن برپاست و تعداد این حلقات هم‌اکنون در کرانه‌ی باختری و نوار غزه به هزار حلقه می‌رسد! بله، هزار کلاس حفظ قرآن که در حال ازدیاد هم هست در حالی که قبل از آن هرگز چنین چیزی وجود نداشت!!

۳- اهمیت به علم شرعی و انتشار حلقات علمی و کتاب‌های علمی و وسائل جدید علمی شرعی. از مظاهر این تغییر می‌توان به ظهور اصطلاحات ایمانی و دینی در گفتمان سیاسی آنجا مشاهده کرد…

۴- اهتمام به بیوه‌زنان و فقرا و تشکیل انجمن‌های زکات و خانه‌های نیکوکاری در هر محله و روستا تا جایی که تکافل اجتماعی در سرزمین‌های اشغالی الگویی شده است برای دیگر کشورها. این نشانه‌ای است از احیای روش پیامبر در دعوت به الله و جلب نصرت الهی، که مطمئنا خداوند آنان را که اینگونه‌اند تنها نخواهد گذاشت.

۵- اهمیت به تربیت اسلامی مانند مراکز تربوی و فعالیت‌های تابستانی و جشنواره‌ها و مسابقات… و دیگر فعالیت‌های تربیتی که در بیداری عمومی امت نقش دارند.

۶- مبارزه با فساد و برپا داشتن واجب امر به معروف و نهی از منکر. به همراه این انتفاضه همچنین انتفاضه‌ای علیه سینماهای فاسد و دیگر مظاهر فساد صورت گرفت و بسیاری از این اماکن بسته شدند، و کم شدن مظاهر گم‌گشتگی و گمراهی در میان جوانان آن هم پس از آنکه یهود و حکومت سعی در از بین بردن اخلاق آنان داشتند

۷- روی آوردن به حج و عمره و زیارت حرمین شریفین و دنبال کردن رادیوهای قرآن کریم و برنامه‌های اسلامی در تلویزیون‌های خارج فلسطین…

همچنانکه فعالیت‌های دعوی به یک طبقه یا قشر خاصی از جامعه محدود نمانده و بلکه وارد تمام اقشار جامعه گردید، حتی برخی از کسانی که موسسات سکولار وابسته‌اند. همچنین ادبیات شعر و نثر مقاومت از نگاه وطن‌پرستانه به افق ایمانی تغییر یافته است. برای مثال می‌توانید به وصیت‌نامه‌ی شهدا مراجعه کنید. برای نمونه وصیت‌نامه فرمانده‌ی شهید، شیخ صلاح شحاده رحمه الله. و آنچه بیشتر این تغییر عمیق را نمایان می‌سازد، نهضت ایمانی وسیعی است که مناطق اشغالی ۱۹۴۸ را فراگرفته. چیزی که باعث خوشحالی مومنین و عصبانیت یهود و دوستانشان شده است. این در حالی است که مسلمانان مناطق ۴۸ اقلیتی هستند که همواره در محرومیت به سر برده‌اند و برای اینکه از نظر زبان و تفکر، یهودی شوند تحت فشار بوده‌اند تا زبان و دینشان را رها کنند. فعالیت‌هایی که مسلمانان در آن منطقه انجام می‌دهند از نظر نظم و تنوع بهترین دلیل بر قدرت ایمان و عمق دینداری و امید به آینده است.

از مظاهر این تغییر در مناطق ۴۸:

۱- برگزاری حلقات حفظ قرآن که نزدیک بود در کل در میان ساکنان مناطق ۴۸ به فراموشی سپرده شود. تعداد شرکت‌کنندگان در این حلقات هم اکنون نزدیک به ۴۵۰۰ پسر و دختر در سنین مختلف می‌باشند.

۲- احیاء مساجد متروک در آن منطقه و تجدید آنها و حفظ اوقاف اسلامی.

۳- به وجود آوردن رسانه‌های ممتازی مانند روزنامه «صوت الحق و الحریه» که اگر به دستت برسد حتما حرف به حرف آن را خواهی خواند!

۴- برگزاری جشنواره‌ها و دیدارهایی که ده‌ها هزار نفر در آنها شرکت می‌کنند به هدف احیای روحیه‌ی ایمانی و یادآوری قضایای اسلامی و مخصوصا مسجد الاقصی.

از نکات خوشحال کننده‌ای که می‌توان به آن اشاره کرد این است که تعداد مسلمانان داخل این منطقه ۱۲۰۰۰۰۰ نفر می‌باشد، یعنی بیش از ۲۰% از کسانی که به عنوان ساکنین «اسرائیل» به شمار می‌آیند و فعالیت‌های آنها بصورت کاملا برنامه ریزی شده و منظم پیش می‌رود که نشان‌دهنده‌ی عقلهای بزرگ و روشن‌اندیشی است که در پس آن قرار دارند.

نمونه ای از این فعالیتها:

۱- مسیره البیارق، از آنجا که یهودی‌ها تمام راه‌های ورود به مسجد الاقصی را قطع کرده‌اند، حرکت اسلامی داخل مناطق ۴۸ دست به ابتکاری زد و آن وارد کردن ده‌ها اتوبوس پر از نمازگزار به مسجد الاقصی بصورت روزانه، و احیای حلقات علمی روزانه در آن است؛ برای نمونه در دروس سه شنبه شیخ رائد فتحی که بین نماز مغرب و عشاء برگزار می شود چیزی در حدود ۶ تا ۷ هزار نمازگزار شرکت می‌کنند…

۲- موسسه اعمار اقصی (اعمار به معنای شامل آن)

۳- موسسه حرا برای حفظ قرآن کریم

۴- موسسه اقرأ

۵- موسسه کمک‌های انسانی

۶- صندوق کودک اقصی، به هدف ایجاد رابطه میان نسل جدید با مسجد و برگزاری جشن‌هایی برای آنها در صحن مسجد الاقصی که در آخرین آن ۶۰ هزار کودک شرکت کردند.

به اختصار تمام برادران دعوتگر در تمام نقاط جهان را بشارت می‌دهیم که بیداری اسلامی در این مناطق (مناطق اشغالی سال ۴۸) در برنامه و رهبری و عرصه‌های گوناگون فعالیت خود، ممتاز و کم نظیر است و به آینده‌ای روشن برای این دین بشارت می‌دهد، که خداوند این دین را بر تمام ادیان ظاهر خواهد گرداند اگر چه مشرکین را خوش نیاید.

از مهمترین نشانه‌های تغییر در فلسطین خود انتفاضه است. در مرحله اول این انتفاضه، انتفاضه‌ی سنگ بود که توانست حقیقت اشغال را نمایان سازد و دروغین بودن افسانه سرزمین بدون ملت را آشکار سازد…

اما انتفاضه‌ی کنونی (انتفاضه مسجد الاقصی) بنابر اعتراف بسیاری از اندیشمندان و نظامی های یهودی، نبرد آزادسازی و انقلابی گسترده و همه جانبه است:

عملیات شهادت طلبانه، شلیک موشکها [ی قسام]، حمله به شهرک‌های یهودی‌نشین، پرتاب خمپاره، انفجار تانکها، پیشرفت مواد منفجره، کشتن دشمن با اسلحه سرد، حمله به پاسگاه های نظامی دشمن، سازمان اطلاعاتی قوی که شخصیتهای مهم یهود را تعقیب می‌کند، جذب برخی از نیروهای دشمن در مقابل رشوه و…

طی دوسال (تا سال ۲۰۰۳) مجموع عملیات علیه دشمن به ۱۴۰۰۰ عملیات رسیده است. این عملیات به روش‌های مختلف صورت گرفته، از عملیات شهادت طلبانه تا حمله مسلحانه و یا کشتن با سلاح سرد!! این به اضافه آثار بزرگی که این انتفاضه بر امنیت و اقتصاد و وضعیت روحی یهودی‌ها برجای گذاشته….

اما از سوی دیگر در مورد یهودی‌ها نیز تغییراتی رخ داده است:

گروهک‌هایی که رژیم یهودی را تاسیس کردند، دسته‌های نظامی آموزش دیده‌ای بودند و همچنین شهرک نشینان مردان عقیده و اراده. انگیزه‌ی آنان قبل از هر چیز دینی بود و مهاجرت برای آنان عبادت و فداکاری محسوب می‌شد. وحدت و یکپارچگی در اهداف و موضع گیری‌ها کاملا نمایان بود و تفاوت‌های اجتماعی و نژادی نیز تقریبا از بین رفته بود.

اما اکنون نسلی خوش‌گذران و مبتلا به بیماری‌های اجتماعی پا به عرصه گذاشته، نسلی که به هر قیمتی در پی لذت‌های بی‌ارزش است و به هیچ مبدا و ارزشی اعتقاد ندارد. مظاهر تنبلی و اختلاف رو به ازدیاد گذاشته است، سربازان از خدمت می‌گریزند، شهرک‌نشینان به دنبال رفاه و آسایش‌ هستند، سیاستمداران فرصت‌طلب هستند و وعده‌های توراتی دیگر براق نیستند، جوانان رو به مواد مخدر آورده‌اند و نژادپرستی به شدیدترین حالت خود رسیده است تا جایی که باعث شده اندیشمندان یهودی این تغییر را حس کنند و پیش از وقوع این انتفاضه درباره‌ی آن سخن بگویند.

از جمله این اندیشمندان می‌توان به «یشیعا لاییویچ» اشاره کرد. او از جمله مشهورترین مخالفین اشغال است و می‌گوید اشغال کرانه‌ی باختری و نوار غزه آغاز سقوط است…

او درباره‌ی تغییر جامعه‌ی اسرائیل چنین می‌گوید:

«همه‌ی کسانی که بر اساسی خاص تربیت شده بودند به ضد آن تغییر یافته‌اند، سوسیالیست‌ها فاشیست شده‌اند و دیندارها ملحد!!»

شیخ سفر الحوالی