در این شرایط بحرانی جهان اسلام شما چه سفارشی برای ما دارید؟
پاسخ:
الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على نبينا محمد وعلى آله وأصحابه أجمعين. وبعد:
نبرد میان حق و باطل همیشه بوده و خواهد بود؛ از قدیم تا قیام قیامت… و تا هنگامی که شیطان و پیروان او باشند اجازه نمیدهند حق به راحتی پا بگیرد و در کمین آن و اهل آن خواهند نشست، به جز کسانی که خداوند آنان را در حفظ خود بدارد:
{قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ (۸۱) إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ} [ص: ۸۱ ـ ۸۲]
([ابلیس] گفت: پس به عزت تو سوگند که همگی را از راه به در میبرم (۸۱) مگر آن بندگان مخلص تو را).
حال اگر کسی ـ مانند برادری که سوال را مطرح کرده ـ بگوید شرایط کنونی مسلمانان مملو از فتنهها و مشکلات است و مومنان در غربت به سر میبرند، میگویم: گمان میکنم کسانی که صد سال پیش بودند نیز همین را میگفتند و حتی کسانی که هزار سال پیش بودند سخنی نزدیک به این را میگفتند…
اما واقعیت این است که مومن نباید این قضاوت کلی دربارهی شرایط را مانعی برای انجام کار خیر و تلاش و حمل این رسالت بداند.
بلکه باید در جامعه به جستجوی درهای خیر برآید و بر روی نکات مثبتی که اطراف خودش میبیند تاکید کند و در پی کاری که ممکن است و میتواند انجام دهد باشد و به این ترتیب خودش نیز آسوده شود.
اما اگر شخص همیشه بر روی نقاط منفی و موانع دست بگذارد و یا اگر روی اشکالات خودش پافشاری کند نمیتواند حتی زندگی خودش را سر و سامان دهد. مثلا شاید دو برادر در یک خانه بزرگ شوند با یک زندگی و یک وضعیت تحصیلی و خرجی که پدرشان برایشان میکند برابر باشد، اما میبینی یکیشان آسودهخاطر است و دیگری دچار بحرانهای روحی و روانی…
تفاوت میان این دو اختلاف تربیتی یا رسیدگی پدر و مادر نیست، بلکه نگاهی است که به زندگی و به شرایط واقع دارند.
مثلا یکیشان خوشبین است و دلش بزرگ و دیگری همیشه در حال خودزنی است. در نتیجه هر چه بدبختی است گرد او را میگیرد!
پسرم که این سوال را مطرح کردهای، بله، ما در دوران فتنه و غربت هستیم. اما چه کسی به تو گفته فتنهها و غربت مومن فقط مخصوص دوران ماست؟! و چه کسی گفته که این فتنهها و این غربت باعث میشود از پروردگارت دور شوی؟
مسالهی مهم این است که چطور با این فتنهها تعامل کنیم.
در حدیث ابودرداء آمده است که «پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ از دنیا نرفتند مگر آنکه پرندهای در آسمان پر نمیزد جز آنکه علمی از آن را به ما عطا کرده بود، هر که دانست، دانست و هرکه ندانست، ندانست». (موطا)
و یک یهودی از سلمان فارسی ـ رضی الله عنه ـ پرسید: پیامبر شما همه چیز را به شما یاد داده است؟ گفت: آری، همه چیز را به ما یاد داده، حتی آداب وارد شدن به خلاء. الله عزوجل میفرماید:
{وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ} [نحل: ۸۹]
(و این کتاب را که روشنگر هر چیزی است و برای مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگر است بر تو نازل کردیم).
توصیهی من به شما و امثال شما این است:
نخست: جوان سعی کند با یک عالم یا طالب علم یا دعوتگر یا مربی در ارتباط باشد که او را برای تعامل با زندگی و روبرو شدن با حوادث و سختیها و آزمایشها و فتنهها یاری دهد.
دوم: به کتابهای صحیح حدیث شریف مراجعه کند و ابواب مربوط به فتنهها را بیابد و به شروح علمای گذشته دربارهی این احادیث مراجعه کند تا به پاسخ آنچه میخواهد برسد.
سوم: نترسد و وحشتنزده نشود، بلکه همیشه و در همهی کارها پایداری ورزد و بر الله توکل کند و به قدرت الله و قیمومیت او اطمینان داشته باشد.
چهارم: مراعات حکمت در رفتارها و برخوردها ـ حتی در موارد به ظاهر کوچک ـ و توجه و دقت در سخنان و رفتارهای خود. به ویژه که امروزه و با فراگیر شدن شبکههای اجتماعی برخی از جوانها حرفی را مینویسند که برایشان گران تمام میشود؛ تفاوتی ندارد که اشتباهشان یک نقل قول اشتباه باشد یا شایعهپراکنی که به ضرر دیگران دیگر تمام میشود. الله سبحانه و تعالی میفرماید:
{وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ} [نساء: ۸۳]
(و چون خبری از ایمنی یا وحشت به آنان برسد انتشارش دهند و اگر آن را به پیامبر و اولیای امر خود ارجاع کنند قطعا از میان آنان کسانیاند که [میتوانند صحت یا نادرستی] آن را دریابند).
پنجم: باید به عبادت حقیقی توجه شود و به آن روی آورد. پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ میفرماید: «عبادت در هنگام هرج [و مرج] مانند هجرتی به سوی من است» به روایت مسلم
و در روایت دیگر نزد احمد آمده است: «عبادت در فتنه مانند هجرتی به سوی من است».
اگر در این باره بیندیشیم که چرا پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرموده «مانند هجرتی به سوی من» یکی از معانیاش چنین است که در دوران پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ هر کس دچار فتنه یا محنتی میشد به نزد ایشان میرفت تا او را راهنمایی کند، اما اکنون و پس از وفات ایشان ـ صلی الله علیه وسلم ـ هر کس به نزد پروردگارش میرود چنانکه ابراهیم علیه السلام فرمود:
{إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي سَيَهْدِينِ} [صافات: ۹۹]
(من به سوی پروردگارم رهسپارم. به زودی مرا هدایت کند)
پس به وی متوسل میشود و نزد او زاری میکند و الله نیز او را هدایت خواهد کرد:
{وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ} [عنکبوت: ۶۹]
(و کسانی که در راه ما کوشش کردهاند به یقین راههای خود را به آنان نشان میدهیم و در حقیقت الله با نیکوکاران است).
ششم: دوستان، یاور انسان در راه اویند و باعث پایداری او میشوند. الله سبحانه و تعالی در نقل سخن موسی ـ علیه السلام ـ میفرماید:
{وَاجْعَل لِّي وَزِيرًا مِّنْ أَهْلِي (۲۹) هَارُونَ أَخِي (۳۰) اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي (۳۱) وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي} [۲۹ ـ ۳۲]
(و برایم وزیری از خانوادهام قرار ده (۲۹) هارون برادرم را (۳۱) پشتم را به او استوار کن (۳۲) و او را شریک کارم گردان).
دوستان خوب همیار انسان در امر خیر و قوی کنندهی او در راه صلاحند و او را در راه پایداری یاری میدهند. و از سوی دیگر باید از دوستان و همنشینان بد دوری کند:
{قَالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدتَّ لَتُرْدِينِ (۵۶) وَلَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ} [صافات: ۵۶ ـ ۵۷]
(گفت: به الله سوگند چیزی نمانده بود که تو مرا به هلاکت اندازی (۵۶) و اگر رحمت پروردگارم نبود من [نیز] از احضارشدگان بودم)
مورد هفتم و پایانی: دعا و سپس دعا. چرا که دعا راه توفیق و هدایت است.
وصلى الله وسلم على نبينا محمد وآله وصحبه.
ناصر بن سلیمان العمر ـ ترجمه: احمد معینی