خداوند را شاکریم که ما را به ماه مبارک رمضان رساند، چه زیباست که رمضان، ما را به زمان خاطرات زیبای صدر اسلام میبرد؛ برههای که نفسهای رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ در لحظه لحظهی این ماه مبارک جریان داشت، تا همگام با هم بخوانیم که پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ چگونه روزهای مبارک خویش را در این ماه مبارک سپری میکرد و بهترین انسان چگونه دربارهی بهترین ماه سخن میگفت.
پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ مردم را تشویق مینمود که ماه رمضان را غنیمت بشمرند و میفرمود: «هرگاه رمضان فرا برسد درهای بهشت باز میشوند، درهای جهنم بسته میگردند و شیاطین به بند کشیده میشوند». (به روایت بخاری و مسلم).
همچنین ایشان ـ صلی الله علیه وسلم ـ به روزه گرفتن تشویق مینمود و میفرمود: «هر کسی رمضان را با ایمان و با هدف کسب پاداش، روزه بگیرد تمام گناهان (صغیره) پیشین وی آمرزیده میشود». (به روایت بخاری و مسلم از ابوهریره رضی الله عنه).
رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ نُه رمضان را روزه گرفتهاند چنانکه روزهی رمضان در سال دوم هجری واجب گردید و پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ در ماه ربیع الثانی سال یازدهم هجری وفات نمودند و رمضان آن سال را روزه نگرفتند.
از سنتهای پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ این بود که در افطاری شتاب میکرد و میفرمود: «مردم تا زمانی که در افطار، شتاب کنند بر خیر هستند» (به روایت بخاری و مسلم از سهل بن سعد رضی الله عنه).
و نیز پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ به سحری تشویق مینمود و میفرمود: «سحری کنید چرا که سحری کردن، برکت دارد» (به روایت بخاری از انس رضی الله عنه)، و صحابی گرانقدر زید بن ثابت ـ رضی الله عنه ـ ارزش تاخیر در سحری را توصیف کرده و گفته است: همراه با رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ سحری کردیم سپس برای نماز به راه افتادیم، گفتم: چه زمانی میان سحری و نماز به طول انجامید؟ گفت: به اندازهی ۵۰ آیه» (به روایت بخاری).
انس بن مالک ـ رضی الله عنه ـ خادم بزرگوار پیامبر، افطار رسول خدا را بیان داشته و گفته است: «رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ قبل از اینکه نماز بخواند با چند عدد رطب افطار مینمود، اگر رطب نمود با خرما افطار میکرد و اگر آن هم نبود چند جرعه آب مینوشید» (به روایت احمد و ابوداوود و ترمذی).
پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ به قیام (تراویح) در رمضان تشویق مینمود و میفرمود: «کسی که قیام رمضان (تراویح) را با ایمان و برای کسب پاداش بجای آورد گناهان (صغیرهی) گذشتهاش آمرزیده میشود» (به روایت بخاری).
اما پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ شبها را نه فقط در رمضان بلکه در طول سال به نماز میایستاد. این امر را سؤال مبارکی روشن میسازد که تابعی گرانقدر ابوسلمه بن عبدالرحمن از مادرمان عایشه ـ رضی الله عنها ـ پرسید چنانکه به ایشان گفت: «پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ در رمضان چگونه بود؟ مادرمان جواب داد: پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ در رمضان و غیر رمضان، بیش از یازده رکعت نمیخواند، چهار رکعت را میخواند که نیکویی و طولانی بودن آن قابل توصیف نیست، سپس چهار رکعت دیگر میخواند که نیکویی و طولانی بودن آن هم توصیف شدنی نیست، بعد نیز سه رکعت میخواند، گفتم: ای رسول خدا آیا قبل از وتر نمیخوابی؟ فرمود: ای عایشه، چشمانم میخوابند اما قبلم نمیخوابد» (به وایت بخاری و مسلم).
این توجهورزی به نماز تراویح در دههی آخر رمضان افزایش پیدا میکند و اهمیت ویژهای نزد پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ مییابد چنانکه در آن ده شب آخر به دنبال شب قدر میگردد، چنانکه در حدیث مادرمان عایشه ـ رضی الله عنها ـ آمده که میگوید: رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ میفرمود: «شب قدر را در دههی آخر رمضان جستجو کنید» (به روایت بخاری).
به همین دلیل هم دههی آخر را در مسجد به اعتکاف مشغول میشد، چنانکه از عبدالله بن عمر ـ رضی الله عنهما ـ روایت است که: «رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ دههی آخر رمضان را اعتکاف میکرد» (به روایت مسلم)، و سنت ایشان ـ صلی الله علیه وسلم ـ تا آخرین سال از زندگی گرانقدرش بر همین منوال بود، البته ایشان ده شبانهروز دیگر را نیز بر آن ده شبانهروز میافزود همانطورکه مادرمان عایشه ـ رضی الله عنها ـ میگوید: «پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ در هر رمضانی، ده شبانهروز به اعتکاف میپرداخت اما در سالی که وفات نمود بیست شبانهروز را اعتکاف نمود» (به روایت بخاری).
پس دههی آخر رمضان، اهمیت ویژهای دارد و مادرمان عایشه ـ رضی الله عنها ـ دو بار آن را چنان توصیف نموده که پرده از حقیقت تلاش نبوی ویژه در آن برمیدارد، مادرمان میگوید: «پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ چنان در دههی آخر رمضان از خود، تلاش به خرج میداد که در زمان دیگری چنان نبود» (به روایت مسلم)، همچنین میگوید: «پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ هرگاه به دههی آخر رمضان میرسید خود را آماده میکرد، شبزندهداری مینمود و خانوادهاش را بیدار میکرد» (به روایت بخاری و مسلم).
اما نماز تراویح در آن زمان به صورت جماعت در مسجد برگزار نمیشد بلکه مسلمانان آنرا به تنهایی میخواندند و پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ برخی شبها آنان را امامت مینمود و برخی شبها نیز چنین نمیکرد، مادرمان عایشه ـ رضی الله عنها ـ این امر را بیان میدارد و میگوید: پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ شبی در مسجد نماز گزارد و مسلمین به نماز وی اقتدا کردند، سپس شب بعد که نماز گزارد مردم بیشتری به نماز آمدند. در شب سوم و چهارم که مردم جمع شدند رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ به سوی آنان بیرون نیامد و چون صبح شد پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرمود: «کاری که کردید (گرد آمدن) را دیدم و آنچه مرا از آمدن به نزد شما بازداشت آن بود که ترسیدم این نماز (تراویح) بر شما فرض گردد»، مادرمان گوید: این رویداد در رمضان بود. (به روایت بخاری و مسلم).
پس پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ خواست نماز جماعت تراویح در رمضان را ادا نکند مبادا که بر مردم، فرض و واجب گردد و این امر بیانگر کمال مهربانی و دلسوزی وی بر امتش است. این نگرانی بعد از وفات ایشان ـ صلی الله علیه وسلم ـ از بین رفت چنانکه برپایی آن، هیچ گونه مخالفتی با سنت ایشان را نمیرساند بلکه از سنتهای وی بشمار میرود که آن را میپسندید هرچند که از وجوب آن بر امتش میترسید و به همین دلیل نیز هنگامیکه زمان خلافت خلیفهی فقیه عمر بن خطاب ـ رضی الله عنه ـ فرارسید عمر ـ رضی الله عنه ـ شبی به مسجد رفت و مشاهده کرد که مردم بهصورت پراکنده نماز میخوانند چنانکه فردی به تنهایی نماز میخواند و دیگری جمعی را امامت میکند، پس عمر فرمود: اگر مردم بر امامت یک قاری گرد آیند بهتر از پراکندگی ایشان است لذا مردم را بر امامت أبی بن کعب ـ رضی الله عنه ـ جمع گردانید. (به روایت بخاری).
پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ قرآن را در رمضان تكرار مینمود و در رمضان از هر وقت دیگری بخشندهتر بود. فقیه امت، ابن عباس ـ رضی الله عنه ـ این اخلاق نبوی را توصیف کرده و گفته است: «رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ سخاوتمندترين انسانها بود و سخاوتمندتر از هر وقت، زمانی بود كه در ماه رمضان، جبرئيل ـ علیه السلام ـ نزد ايشان میآمد. جبرئيل در تمام شبهای رمضان، قرآن را با رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ تكرار مینمود و ایشان ـ صلی الله علیه وسلم ـ در پخش خير و نيكی، از بادهای وزنده نيز سبقت میگرفت» (به روایت بخاری).
پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ به اخلاق نیک در ماه رمضان تشویق مینمود چرا که روزه، راهی به سوی تقوا و سبب بالا بردن درجات است اما نخوردن و ننوشیدن ممکن است سبب بداخلاقی برخی از مردم شود و بداخلاقی نیز با شعیرهی روزه منافات دارد لذا پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ فرموده است: «روزه، سپر است پس هر کس از شما که روزه باشد نبايد ناسزا بگويد و عمل جاهلانه انجام دهد. اگر كسی با او درگير شود و يا به وی ناسزا گويد در جوابش بگويد: من روزه هستم» (به روایت ابوداوود)، همچنین رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ تاثیر این اخلاق را بیان داشته و فرموده است: «هر كس، دروغگويی و عمل به مقتضای آن را ترک نكند، خداوند نيازی ندارد كه او، خوردن و نوشيدن را ترک كند» (به روایت بخاری).
بنابراین روزه در رمضان، سببی برای ترک واجبات یا ضایع گردانیدن حقوق دیگران با ادعای خستگی و مشقتی که روزهدار با آن روبرو است نمیباشد آنطور که وضعیت بسیاری از مسلمانان معاصر بیانگر آن است، بلکه برخی از بزرگترین رویدادهای مهم در سیرت پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ همچون غزوهی بدر و فتح مکه در رمضان اتفاق افتاده است و موارد یادشده، غزوههای بزرگی بوده که پیروزی اسلام و قدرتگیری مسلمانان را به دنبال داشته است.
و در حالی برای فتح مکه به سفر رفت که روزه بود سپس آن را گشود، چنانکه از ابن عباس ـ رضی الله عنه ـ روایت شده است: رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ در سال فتح مكه در رمضان، راهی سفر شد تا اينكه به کدید (محلی میان مکه و مدینه) رسید، در آنجا روزهی خود را گشود و آنان نیز از پیامبر پیروی کردند زیرا پیروی از عملکرد رسول خدا جزو دستورات وی بود و آن را ناسخ محکم میشمردند و پیامبر صلی الله علیه وسلم از آن رو روزهی خویش را گشودند که به ایشان گفته شده بود که روزهداری [در حین سفر] بر مردم دشوار آمده است و چون پی برد که برخی از آنان هنوز روزه هستند فرمود: «آنان نافرمانی و معصیت کردهاند».
اینها سنت و رهنمود پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ در رمضان هستند که عبارتند از: روزه با اخلاق نیکو، قیام شب (تراوی)، خواندن قرآن و انجام عبادتی که تقوا را برای شخص محقق میسازد و او را به خداوند متعال نزدیک میگرداند و مسلمان را از انجام نیکی و خوبی باز نمیدارد و از مصالح دین و دنیایش منع نمیکند.
منبع: مجلـة البيان – ترجمه: بینش