سوزاندن الگوها

این از جمله موارد مُسَلّم در قوانین نبرد است که پیروزی وابسته به طراحی و نقشه‌ی خوب و مبنی بر بررسی دقیق اطلاعاتی خاص برای رسیدن به اهداف یک نبرد است. خود این اهداف نیز به دو دسته‌ی اهداف بلند مدت (راهبردی) و اهداف کوتاه مدت (تاکتیکی) درجه‌بندی می‌شوند که دومی در خدمت هدف اولی و برای رسیدن به آن استفاده می‌شود.

هزاران پژوهش و نقشه نوشته و طراحی شده تا امت اسلامی که کاندید رهبری جهان است نتواند پس از زوال رهبران ضعیف خود این رهبری را به دست گیرد.

یکی از همین طرح‌های بسیار مکارانه که دیگر عیان و رسوا شده، «سوزاندن الگوها» نام دارد. اساس طرح اینگونه است: آنها پیش دستی می‌کنند و هر پروژه‌ی اسلامی را که مسلمانان قصد بارور ساختنش دارند و می‌تواند امت پراکنده را یکجا نموده و این غول خفته را بیدار سازد، زودتر نابود می‌کنند.

فرایند چنین است: تسریع و زودتر پیاده کردن پروژه‌هایی که فرزندان شریف امت قصد رسیدن به آن را دارند و دادن فرصت یک تولد ناقص و زشت و نفرت انگیز به آن، و سپس نابودی آن بدون هزینه‌ی چندان. طرحِ لولوسازی از هرگونه فعالیت اصلاحی و ساقط کردن قدسیت آن و بلکه نشان دادنش به عنوان اولین خطر و اتهام.

امروزه راهی جز این نداریم که اقرار کنیم دشمن ما در این مرحله از نبرد پیروز شده است. آنان توانستند چهره‌ی جهاد را به دست کسانی که ادعای جهاد دارند تخریب کنند آن هم با رفتارهای احمقانه و سیاست‌های نابخردانه‌ی خودشان. در نتیجه امروزه هرگونه دفاع از دین و جان و سرزمین و ناموس به اتهامی نابخشودنی بدل شده حال آنکه روزی مقاومت مشروع دانسته می‌شد.

بزرگترین موفقیت دشمن ما تخریب و زشت‌نمایی پروژه‌ی بزرگ امت یعنی برقراری حکومت اسلامی و خلافت راشده بود. چیزی که امروزه حتی بردن اسمش نزد عام و خاص مستوجب نفرین است و ناسزا. بله؛ در خفا به دوستان خود ماموریت دادند و راه را برایشان فراهم کردند و تشویقشان کردند که اعلام خلافت کنند و خلیفه‌ای بی‌اراده را علم کردند که حتی از مردم خود پنهان بود و سپس اجازه دادند سه سال در همان مخفیگاه خود بماند. سه سالی که از قبل تعیین شده بود و مدت زمانی کافی بود برای قانع کردن همه‌ی جهان که اهل سنت ـ یعنی جمهور امت مسلمان ـ نیستند جز عده‌ای وحشی و خونخوار که نه دینی دارند و نه اخلاقی و نه از حکمت برخورداند و نه رحمتی در دل دارند.

سه سال پیش وقتی این بازی را در موصل شروع کردند به این مساله اشاره‌ای داشتم و امروز پس از پایان بازی و سقوط پروژه‌ی خلافت و دفع احتمال بازگشت آن برای دهه‌ها و نسل‌ها، دوباره آن را تکرار می‌کنم.

جمال پاشا ـ ترجمه: احمد معینی