آیا سکولاریسم از آزادی‌های فردی حمایت می‌کند؟

این که «نظام سکولاریسم فضای بسیار بازی به آزادی‌های فردی می‌دهد» امروزه نزد بسیاری از روشنفکران تبدیل به یک امر مسلم و قطعی و غیر قابل بحث شده و می‌گویند: سکولاریسم به آزادی‌های فردی احترام می‌گذارد مادامی که این آزادی‌ها آسیبی به دیگران نرساند، یا به عبارت دیگر: آزادی تو جایی پایان می‌یابد که آزادی دیگران شروع می‌شود.

این شعار را در گفتمان سکولارها و مخالفانشان به کثرت می‌شنوید، سکولارها به آن افتخار نموده و آنرا دلیل مهمی برای انتخاب یک نظام سکولار می‌دانند، چرا که بر اساس این قاعده، همه‌ی شهروندان یک کشور از برابری برخوردار بوده و هر کدام از آنان می‌توانند آزادی‌های فردی خود را داشته باشند مادامی که این آزادی‌ها آسیبی به آزادی‌های دیگر شهروندان نرساند، اما مسلمان مخالف سکولاریسم این قاعده را یک نقص دانسته و آنرا مهم‌ترین دلیل نپذیرفتن یک نظام سکولار می‌داند، چرا که بر اساس این قاعده حق و باطل برابر خواهند بود، زناکار برای زنا کردن آزادی خواهد داشت و مشروب خوار برای نوشیدن مشروب و…

در این مقاله تلاش می‌کنیم این قضیه را که نزد دو گروه از مسلمات شمرده می‌شود را مورد کنکاش قرار داده و به این پرسش‌ها پاسخ دهیم:

آیا واقعا سکولاریسم مادامی که آزادی‌ّهای فردی آسیبی به آزادی‌های دیگران نمی‌رساند به این آزادی‌ها احترام می‌گذارد؟

پاسخ: خیر.

قبل از اینکه بخواهیم بطور مفصل به این سوال پاسخ دهیم لازم به یادآوری است که این مقاله تلاش می‌کند برای عموم خوانندگان قابل فهم باشد، لذا به سخنان نظریه‌پردازان سکولاریسم و فلسفه‌ی آن نخواهیم پرداخت و تنها به دو مثال واقعی از دو کشور سکولار – آمریکا و فرانسه- اشاره خواهیم کرد، و بر اساس این دو مثال قضیه برای همه روشن خواهد شد.

ایالات متحده‌ی آمریکا:

ایالت یوتا «UTAH» چهل و پنجمین ایالت آمریکاست که در سال ۱۸۹۶ میلادی به این کشور ملحق شد، این ایالت به ایالت مورمن‌ها «پیروان ژوزف اسمیت»[۱] شهرت دارد، پس از کشته شدن ژوزف اسمیت بسیاری از مورمن‌ها به این ایالت مهاجرت نموده و در آنجا مستقر شدند.

اما داستان الحاق این ایالت به آمریکا چیست؟

در قرن نوزدهم میلادی این ایالت خواستار الحاق به ایالات متحده‌ی آمریکا شد، اما کنگره‌ی آمریکا با این درخواست مخالفت کرد! چرا؟ چون در دیانت مورمن‌ها تعدد همسران (Plural Marriage or Polygamy) جایز بود، اما کنگره‌ی آمریکا این قضیه را قبول نداشت، به همین دلیل با پیوستن ایالت یوتا به آمریکا مخالفت کرد و این ایالت همچنان خارج از ایالات متحده‌ی آمریکا بود تا اینکه Wilford Woodruff  ریاست کلیسای مورمن را بر عهده گرفت و از اقدامات او این بود که طی بیانیه‌ای رسمی در سال ۱۸۹۰ میلادی که به بیانیه‌ی «Manifeto 1890» مشهور است رسما تعدد همسران را جرم اعلام کرد[۲].

در سال ۱۸۹۵ میلادی بار دیگر ایالت یوتا درخواست پیوستن به ایالات متحده‌ی آمریکا را مطرح کرد و یک سال بعد یعنی در سال ۱۸۹۶ میلادی کنگره‌ی آمریکا با این درخواست موافقت کرد مشروط بر اینکه در قانون اساسی این ایالت منع تعدد همسران نوشته شود! که ایالت یوتا با آن موافقت کرد[۳].

تعدد همسران ـ بطور مختصر ـ داشتن چند زن توسط یک مرد با عقد ازدواج است.

همه‌ی این ازدواج‌ها با توافق انجام می‌شود و هیچ اجباری در کار نیست و داشتن چند همسر هیچ تجاوزی به آزادی‌های دیگران نیست و آسیبی به خارج از محدوده‌ی توافق نمی‌رساند، بنابراین داشتن چند همسر ضمن آزادی‌های فردی می‌گنجد و آسیبی به دیگران نمی‌رساند، دقیقا همان چیزی که سکولاریسم منادی آن است و در تئوری‌های خود به آن می‌پردازد.

بنابر این چرا مانع چنین عملی می‌شود؟ چرا این قضیه از چنان اهمیتی برخوردار است که کنگره‌ی آمریکا به سبب آن با پیوستن یک ایالت به آمریکا مخالفت می‌کند؟

همان قانون آمریکا که چند همسری را جرم تلقی می‌کند رابطه‌ی همزمان با چند زن یا «Threesome or Foursome» را مادامی که از روی رضایت باشد جرم نمی‌داند! چرا بایستی چند همسری جرم باشد و داشتن رابطه‌ی همزمان با چند زن ـ بدون عقد ازدواج ـ خیر؟

فرانسه:

فرانسه و فرانسه‌دوستان از این کشور بعنوان پرچمدار سکولاریسم و روشنفکری یاد می‌کنند، اما آیا به‌راستی فرانسه به آزادی‌های فردی ـ مادامی که آسیبی به آزادی‌های دیگران نرساند ـ احترام می‌گذارد؟

در سال ۲۰۱۰ میلادی یک زن الجزایری با یک مرد فرانسوی ازدواج کرد و برای زندگی در کنار همسرش عازم فرانسه شد.، این زن تمام اقدامات قانونی را برای کسب تابعیت فرانسه انجام داد و در سال ۲۰۱۸ میلادی انتظار داشت رسما به او تابعیت فرانسوی داده شود، اما بخاطر کاری که انجام داده بود از دریافت تابعیت فرانسوی محروم شد. این زن قضیه را به دادگاه تجدید نظر فرستاد اما دادگاه تجدید نظر نیز این منع را قانونی دانست. مگر این زن چه کرده بود؟ تنها کاری که انجام داده بود این بود که در یکی از نشست‌ها از دست دادن با یک مرد خودداری کرده بود و گفته بود: دینم به من اجازه‌ی چنین کاری نمی‌دهد. تنها بخاطر همین اقدامش تابعیت فرانسوی به او تعلق نگرفت و درخواست او با مخالفت روبرو شد![۴]

مگر نمی‌گویند: سکولاریسم به آزادی‌های فردی احترام می‌گذارد؟ آیا حق من نیست که با هر کسی می‌خواهم دست بدهم و با هرکسی می‌خواهم دست ندهم؟ آیا با دست ندادن یک زن با یک مرد آسیبی به دیگران می‌رسد؟ مگر دست زن بخشی از بدن او نیست؟ مگر نه این است که سکولاریسم به زن‌ها حق تصرف در بدنشان را می‌دهد؟ آیا بر مبنای احترام سکولاریسم به آزادی‌ها این زن حق ندارد به هرکسی که دلش می‌خواهد اجازه دهد بدنش را لمس کند و به هرکسی که نمی‌خواهد اجازه ندهد؟ چرا قانون فرانسه به زن و مرد اجازه می‌دهد مادامی که رضایت دارند همدیگر را ببوسند و به زن و مرد این اجازه را می‌دهد که هرکسی که می‌خواهند را ببوسند و هرکسی که نمی‌خواهند را نبوسند و آن را بخشی از آزادی فردی می‌داند، اما وقتی به دست دادن می‌رسد آن را دلیلی برای عدم اعطای تابعیت می‌داند؟!

اینجاست که مشخص می‌شود سکولاریسم به همه‌ی آزادی‌های فردی احترام نمی‌گذارد و این شعار که «در یک نظام سکولار آزادی‌های فردی تأمین می‌شود مادامی که به آزادی‌های دیگران آسیبی نرساند» یک مقوله‌ی نادرست است که مثال‌های فوق برای اثبات بطلان آن کافی است.

خب… نظام سکولار چه آزادی‌هایی را تأمین می‌کند؟ چگونه می‌توان برخورد یک نظام سکولار با آزادی‌ها را خوب فهمید؟ چگونه اجازه‌ی پوشیدن حجاب، ادای نماز، ساخت مساجد و دیگر عبادات دینی تأمین شده در سایه‌ی نظام سکولار برای ما قابل فهم خواهد بود؟

سکولاریسم یک سیستم متکامل بر پایه‌ی یک سری اصول است ـ که جای ذکر آن در این مقاله نیست ـ اما نظام سکولار می‌کوشد اصول و ارزش‌های خود را بر جامعه تحمیل نموده و سپس آن بخش از باورهای ادیان و اندیشه‌ها و آزادی‌های فردی که موافق با این اصول و ارزش‌هاست را می‌پذیرد و آن بخش که مخالف این اصول است را نمی‌پذیرد.

بنابر این سکولاریسم به یک مسلمان اجازه نمی‌دهد شعائر دینی خود را کامل انجام دهد، اما به او اجازه می‌دهد به اندازه‌ای که برای نظام سکولار قابل درک است و اجازه‌ی عمل به آن را می‌دهد به شعائر دینی خود عمل کند!

اگر این قضیه را خوب بفهمیم درک می‌کنیم چرا آمریکا رابطه‌ی همزمان یک مرد با چند زن در صورتی که با رضایت باشد را جرم نمی‌داند اما در مقابل، چند همسری را جرم می‌داند در صورتی که تشابه ظاهری با هم دارند!

و همچنین درک می‌کنیم چرا فرانسه دست زدن به بخشی از بدن زن بدون اجازه‌ی او را تعرض به آزادی زن و تجاوز به وی می‌داند و برای آن مجازات تعیین می‌کند اما در مقابل، خودداری یک زن از دست دادن به مرد بیگانه را دلیل کافی برای ندادن تابعیت به او می‌داند!

سکولاریسم یک دین است که دارای یک سری اصول و ارزش‌ها و مقدسات و چارچوب‌ است که بر اساس آن تولی و تبری صورت می‌گیرد، هر فکر و عمل و آزادی‌ای که موافق با اصول و ارزش‌ها و مقدساتش باشد را می‌پذیرد و غیر از آن را نخواهد پذیرفت و بلکه جرم می‌پندارد و با شعارهای گوناگونی مانند: حقوق بشر، عدالت، برابری، پیشرفت و مدرن‌گرایی با آن مبارزه خواهد کرد.

علی جابر مشنوی ـ ترجمه: سامان احمدی


[۱] – Church of Jesus Christ of Latter-day Saints

[۲] – www.ids.org/scriptures/dc-testament/1?lang=eng

[۳] – le.utah.gov/xcode/UC_1800010118000101.pdf

[۴] – www.bbc.com/news/world-europe-43839655