یکی از سخنان امام علامه ابن قیم که فراموش نمیکنم این است که میگوید: «گناهان بر سه دستهاند: شهوات و شبهات و شرک؛ پس هر که در مورد شهوات زیادهروی کند وارد دایرهی شبهات میشود و آنکه در شبهات اسراف ورزد وارد شرک شود».
این سخن را در عالم واقع در افرادی دیدم که برخی از دنیا رفتهاند و برخی هنوز در قید حیاتند.
شخص ملتزم و پایبند به دین است ـ یا حداقل میخواهد اینطور باشد ـ اما شهوتهایی دارد که نمیتواند یا نمیخواهد در برابرش مقاومت کند؛ مانند شهوت مال یا شهرت یا شهوت زنان، و در مورد زنان شهوت شهرت و خودنمایی…
اما همین شهوت او را به سمت خود میکشد چنانکه در پایان او را از جمع ملتزمان و دینداران خارج میکند و به جمعی دیگر میکشاند. از همین جاست که وارى مرحلهی شکاندازی یا جستجوی سخنان فقهی شاذ و سهلانگار و نقد اسلامگراها میشود. (این نقداز کارهای اسلامگرایان شروع میشود و کم کم به نقد منهج و رویکردشان میرسد) و سپس مرحله به مرحله پیش میرود تا آنکه به بازتولید سخنان سکولارها و ملحدها میرسد.
کمی پس از این همزیستی واقعی و فکری است که نخستین گامهای او به سمت الحاد و شرک آغاز میشود…
در همهی مراحل این راه ـ از آغاز شهوت تا پایان الحاد ـ سازمانها یا شبکههای رسانهای او را جذب خود میکنند، آنقدر که وضع مالی یا شهرتش خوب میشود و بازگشت برایش به شدت سخت میشود.
در حالی این سطور را مینگارم که در ذهنم مثالهایی زنده از کسانی مرور میشود که این راه را رفتهاند.
راه حل:
از خودت و از شهوتهای نفس بترس و تا میتوانی در برابر آن مقاومت کن… اگر نتوانستی بسیار توبه و استغفار کن… اگر نتوانستی حداقل آن را عیان نکن و توجیهش نکن، و در هر حال هرگز از محیط و جمع نیکوکاران بیرون نرو.
{وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا} [کهف: ۲۸]
(و با کسانی که پروردگارشان را صبح و شام میخوانند [و] خشنودی او را میخواهند صبر پیشه کن و دو دیدهات را از آنان برمگیر که زیور زندگی دنیا را بخواهی و از آن کس که قلبش را از یاد خود غافل ساختهایم و از هوس خود پیروی کرده و [اساس] کارش بر زیادهروی است اطاعت نکن).
محمد الهامی ـ ترجمه: احمد معینی