شخص نیازمندی نزد یکی از دوستانش رفت تا از وی برای رفع مشکلش یاری بجوید؛ دوستش گریست!
نیازمند از گریهی دوست تعجب کرده و از اینکه او را ناراحت کرده عذرخواهی کرد.. دوستش گفت: گریهام از روی شادمانی است؛ به این خاطر است که الله این فضیلت را شامل من نموده و از میان همهی مردم مرا برگزیده تا نیاز تو را برآورده سازم!
چقدر نفس این انسانها بزرگ است! نفسی که نیکی خویش را مخفی نموده و شخص نیازمند را نیکوکار معرفی میکند!
از شما پنهان نمیکنم که هرگاه این اتفاق را به خاطر میآورم، احساس افتخار وجودم را فراگرفته و بوی خوش جوانمردی به مشامم میرسد؛ و در مقابل، احساس اندوه و حزن عمیقی به من دست میدهد هرگاه میشنوم شخصی که الله با بر آورده ساختن نیازهای دیگران بر او منت نهاده است، نیکیهایش را پاک کرده و پاداش احسان خویش را با بازگو کردن در مجالس از بین میبرد، برای دیگران تعریف میکند به چه کسانی نیکی کرده و کدامیک از آنها نیکیاش را پاسخ گفته و کدامیک ناسپاسی کردهاند! و بدتر از همهی اینها: این سخنان را در برابر کسی که به او نیکی کرده بیان میکند!
نشانهی کمالِ عقل و شخصیت یک انسان این است که: نیکیهای فراوان خویش را کوچک شمرده و نیکیهای اندک دیگران را فراوان بشمارد و نیکی خویش را با پنهان کردن و شتاب در انجام آن کامل کند. چنانکه گفته شده: هنگامی که کار نیکی کردی آن را بپوشان و هرگاه به تو نیکی شد آن را بازگو نما.
و زبان حال چنان است که شاعر میگوید:
آن دوست که اگر روزی برای درخواست نزدش بروی، به اندازهی کافی به تو عطا نموده و عذر خواهی میکند، او نیکیهایش را پنهان میکند در حالی که الله آنها را نمایان میسازد، قطعا زیبایی را اگر پنهان کنی آشکار خواهد شد.
نمیدانم آیا منتگذار و آنکه از خوبیهایش سخن میگوید، میفهمد که خودش را بیهوده خسته کرده و پاداش خویش را از بین برده و در را به روی خودش بسته است؟
چرا که مردم هرگاه بدانند که شخصی منتگذار است از او دوری میجویند! آنکه به خاطر خوبیاش منت بگذارد درواقع سپاسگزاری دیگران را از بین برده است.
گفته میشود که ابن سیرین ـ رحمه الله ـ شنید شخصی به دیگری میگوید: برایت چنین و چنان کردم! پس به وی گفت: ساکت باش چرا که هرگاه کار نیک برشمرده شود هیچ خیری در آن نیست![۱]
درمان این بیماری تنها این است که شخص ـ آنکه الله با نفعرسانیاش به خلق بر او منت نهاده ـ احساس کند که تمامی منتها از اول و آخر و آشکار و نهانش، تنها از آن الله یکتاست چرا که الله بر او منت نهاده تا بتواند نعمت را در راه نیک صرف کند پس در واقع این الله است که بر شخص منت نهاده و او را برای نفع رسانی دینی و دنیوی به دیگران مسخر کرده است.
همچنین باید همواره به یاد داشته باشد که کار نیک اگر خالصانه نباشد، نزد الله پذیرفته نمیشود، پس نباید از کسی که به او نیکی کرده انتظار پاداش و سپاسگزاری داشته باشد همانگونه که نیکوکاران ـ الله ما را از آنان قرار دهد ـ گفتهاند:
{إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا} [الإنسان: ۹].
(ما براى خشنودى الله است كه به شما غذا میدهیم و پاداش و سپاسى از شما نمىخواهيم).
برخی نیز به دیگران نیکی میکنند تا بر آنها منت بگذارند یا انتظار دارند که دیگران با اطاعت کردن و بزرگداشت و نفعی دیگر،احسانش را جبران کنند.
و چه بسا بر شخص منت نهاده و میگوید: من برایت فلان کار کردم. چنین شخصی الله را بندگی نکرده و از او یاری نخواسته است و به خاطر الله یا برای الله کاری انجام نداده است زیرا او ریاکار است!
الله متعال صدقهی منتگذار و ریاکار را باطل نموده و میفرماید:
{يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ…} [البقرة: ۲۶۴]
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد، صدقههاى خود را با منّت و آزار، باطل مكنيد، مانند كسى كه مالش را براى خودنمايى به مردم، انفاق مىكند و به الله و روز بازپسين ايمان ندارد».)[۲]
به همین دلیل انسانهایی که در پی اخلاص بودهاند از شخصی که به او نیکی کردهاند هیچ دعا یا ستایش یا چیز دیگری طلب نمیکردند چرا که این کار، درخواست پاداش است؛ زیرا دعا نوعی جزاء است در برابر احسان یا بدی؛ چنانکه در حدیث آمده است: «من أسدى إليكم معروفًا فكافئوه، فإن لم تجدوا ما تكافئونه؛ فادعوا له حتى تعلموا أنكم قد كافأتموه»[۳] یعنی: هرکس به شما نیکی کرد پس نیکیاش را جبران کنید و اگر چیزی نیافتید که آن را جبران کیند برایش تا اندازهای که فکر میکنید نیکیاش را جبران کردهاید دعا کنید.
این از آن روی است که پاداششان برعهدهی الله بماند و بخشی از آن را دریافت نکرده باشند؛ همانگونه که مادر مؤمنان عائشه ـ رضی الله عنها ـ هرگاه برای شخصی هدیه میفرستاد به فرستنده میگفت: گوش کن چه دعایی برای ما میکنند تا مانیز همان دعا را برایشان بخوانیم و پاداشمان فقط نزد الله باقی بماند»[۴]
اللهم آت نفوسنا تقواها، وزكها أنت خير من زكاها، أنت وليها ومولاها.
دکتر عمر بن عبدالله المقبل ـ ترجمه: ابراهیم منصوری
پانویسها
[۱] – أدب الدنیا والدین؛ ص ۲۰۴
[۲] – مجموع الفتاوی؛ (۱۴/۳۲۹-۳۳۱).
[۳] – سنن أبي داود (۱۶۷۲)، وابن حبان (۳۴۰۸) آن را صحیح دانسته است، و امام حاكم در المستدرك (۲۳۶۹)، وحافظ عراقی در المغني (ص: ۲۶۴).
[۴] – بیان التلبیس (۱/۵۲۷).